9 دشمن زندگی مشترک


برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویا پردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید،
شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.


 

1 - تلویزیون

تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شكی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن كنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید كه وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یكدیگر باخبر شوید. تنها چاره كار این است كه این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنكه در این كار زیاد سخت‌گیری نكرده باشید‌، می‌توانید موافقت كنید كه در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.


 

2 - خانه‌نشینی

ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیك خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یكدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا كه به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!


 

3 - ساعات اضافی

دیگر دیر از سر كار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلكه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ كه حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست! تنها كافی‌است كه كار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود كه از آن در خانه حرف می‌زنید. بس كنید! سعی كنید به حد كافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام كمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنكه توجه بیشتری به یكدیگر داشته باشید، هر از گاهی كار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.


 

4 - رسیدگی به وضع ظاهر

فكر نكنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشتركتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نكنید، از ریخت‌ و‌ پاش‌كردن در خانه خودداری كنید و به‌خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌كنید خود را به بهترین شكل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید كه حضور او و تاثیری كه بر او می‌گذارید برایتان مهم است!


 

5 - بی‌توجهی

یكی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه كردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانی‌كه همسرتان آرایشگاه رفته و یا كت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌ خصوص زمانی ‌كه او را شیك و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ كه او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف كنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌كه درست و بجا به‌كار برده شوند.


 

6 - حسادت مفرط

دست از پاییدن و سین‌جین كردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترك براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شك و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.


 

7 - خانواده همسر

نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آن گونه كه در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانی‌ كه این تفاهم به حد كافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. چنانچه احساس می‌كنید كه همسرتان از رفت‌ و آمد‌های آخر هفته كم‌كم خسته می‌شود به او اصرار نكنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همكاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌كند.


 

8 - نبود برنامه

تشكیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های كوتاه‌مدت ( مكانی كه تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و …) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر ( بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و … ) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینكه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فكر كنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌كند!


 

9 - سكوت

مطئنا عدم‌ گفت‌ و گو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از كمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یكدیگر است كه در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌ و گو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یك از طرفین به حرف‌های یكدیگر گوش نمی‌دهند… در این حالت، موضوعی را با هم مطرح كنید و سعی كنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یك روان‌ درمانگر كمك بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.
(سیمرغ)

--------------------------------------------------------------------

15 روش ارزان برای لذت بردن از زندگی

15 روش ارزان برای لذت بردن از زندگی

لذت بردن از زندگی با پول راحت تر است اما برای لذت بردن اگرچه پول لازم است اما کافی نیست. حتی برخی پا را فراتر گذاشته اند و معتقدند برای لذت بردن از زندگی حتی پول هم لازم نیست.

در این گزارش شما را با 15 روش ارزان برای لذت بردن از زندگی آشنا می کنیم.


 
 

1 - زیر دوش آواز بخوانید
باور کنید خیلی از خوانندگان مطرح از همین جا شروع کرده اند. علاوه براین با ابراز احساساتتان از این طریق می توانید به آرامش برسید.


 

2 - حال یک دوست قدیمی را بپرسید

امتحانش ضرر ندارد. الان، همین الان تلفن را بردارید و به یک دوست قدیمی زنگ بزنید. به این ترتیب هر دوی شما از یک لذت ارزان زندگی لذت خواهید برد.


 

3 - هدیه های قدیمی و یادگاری ها
هدیه های قدیمی که گرفته اید نگاه کنید، عکس های خاطره انگیز هم بد نیست. 
یاد آوری روزهای خوش هم زیباست . از قدیم گفته اند وصف العیش نصف العیش.


 

4 - آشپزی کنید

آشپزی کردن یکی از راه هایی است که به آرامش و لذت می انجامد. اگر برای کسانی که دوستشان دارید آشپزی کنید، لذتتان را دو برابر خواهد کرد.


 

5 - با مشکلات شوخی کنید

مشکلات زندگی تمامی ندارد پس اگر با آنها شوخی کنید شادی هایتان هم تمامی نخواهد داشت . البته فراموش نکنید منظور از شوخی این نیست که خودتان را سرکوب کنید و به باد تمسخر بگیرید.


 

6 - از درخت بالا بروید اگر نبود جوی آب هم هست بر روی لبه جوی راه بروید

می خندید باور کنید لذت بخش است . اگر شک دارید امتحان کنید.


 

7 - از داشته هایتان استفاده کنید

یکی از عادت های بد برخی از ما این است که بهترین لباس ها، غذاها، تفریحات، پول ها و حتی احساساتمان را برای روز مبادا نگه می داریم.


 

زیاد بگو دوستت دارم. از آنچه در اختیار داری استفاده کن و آن را برای روز مبادا ذخیره نکن.


 

8 - به خودتان جایزه بدهید

همه ما در طول روز کارهای خوب زیادی انجام می دهیم پس چرا به خودتان جایزه نمی دهید!

یک شاخه گل، یک بستنی خوشمزه، یک لباس مخصوص خانه ارزان و شیک، یک بسته پفک، پاستیل و .... از خودتان قدردانی کنید.


 

9 - تشکر کنید

هر روز افراد زیادی به ما محبت می کنند. قدر دانی و تشکر از آنها نه تنها خستگی را از تن ایشان به در می کند باعث لذت و شادی خود شما هم می شود.


 

موقع پیاده شدن از تاکسی از راننده تشکر کنید.

از همکارتان به خاطر همکاری و همراهی تشکر کنید.

از رئیستان بابت کار خوبی که برایتان انجام داده تشکر کنید.

از مادر یا همسرتان به خاطر غذای خوشمزه تشکر کنید.

از خدا تشکر کنید.


 

10 - موسیقی گوش کنید

رفتن به یک کنسرت زنده و تماشای زنده اجرای موسیقی تجربه بی نظیری است اما اگر نمی توانید هر روز از این لذت بهره ببرید از امکانات بی نظیر تکنولوژی برای گوش دادن به موسیقی استفاده کنید.


 

11 -  دیدن فیلم و خواندن رمان های جذاب،شعر خواندن را هم امتحان کنید

این تفریحی است که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. تفریحی که ثروتمندان و فقرا در آن شریک اند. اما هر کدام به وسع و سطح سواد و درک هنری خودشان.


 

12 - به پارک و دل طبیعت بروید

یکی از بهترین سرگرمی های روزهای گرم سال این است که شام را بردارید و به همراه اعضای خانواده به نزدیک ترین پارک محل بروید.


 

13 - با بچه ها رفاقت کنید

دوستی با بچه ها کودک درونتان را هر چند در خواب عمیق باشد بیدار می کند و به یادتان می آورد که وقتی نوزاد بودید روزی 300 بار می خندیدید اما این روز ها هفته ای یک لبخند می زنید!


 

14 - به دیگران کمک کنید

هر کاری از دستتان بر می آید برای اطرافیانتان انجام دهید. لازم نیست پول خرج کنید شنیدن درد دل یک دوست، همکار و یا همسفر اتوبوس، حمل کردن خرید های یک فرد مسن و .... هرچه از دستتان برمی آید.

لذت کمک کردن به دیگران را ازخودتان نگیرید.

 

15 - محیط اطرافتان را مرتب کنید

اگر بیرون خود را مرتب کنید درونتان هم مرتب می شود. اتاق، محل کار، راه پله های ساختمان، کوچه و ماشینتان را تمیز کنید و بعد از اتمام کار از تمیزی لذت ببرید.

اس ام اس های موفقیت

 
موفقیت چیزی نیست که دیگران از تو انتظار دارند،موفقیت چیزی است که تو به ان می اندیشی
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
ارامش در طوفان.سلاح عاقلان است
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
به جای اینکه به تاریکی دشنام بدهیم بهتر است شمعی بیفروزیم
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
موفق کسی است که با اجرهایی که به سمتش پرتاب میشود بنایی محکم بسازد
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
روز را با خنده شروع کن تا زندگی با خنده در دستانت شکوفا شود
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
پایان دادن به گفتگوهای درون یعنی رسیدن به ارامش
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
اگر به دنبال دوست بی عیب بگردیم هیچ وقت دوستی نخواهیم داشت
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
همیشه از خودت به خوبی یاد کن و زندگی را ان طور که دلخواهت هست تصور کن
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
تفاوت عمق اقیانوس و برکه از بزرگی ماهیهای که بیرون می ایند مشخص میشود
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
فقط کسی طعم دلتنگی را میفهمد که طعم وابستگی را چشیده باشد
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
عشق ان نیست که دو نفر به هم نگاه کنند عشق ان است که هر دو به یک سو بنگرند
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
دلهای بزرگ و احساس های بلند عشق های زیبا و با شکوه می افرینند
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
در سراسر جاده زندگی،توقف ممنوع
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
همواره به یاد داشته باش،موفقیت یک نقطه نیست بلکه جریانی است پیوسته
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
۹۹ درصد نگرانیهای ما مربوط به مسائلی است که هرگز اتفاق نمی افتند،پس شاد باش
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
اگر میخواهی مانند عقاب پرواز کنی با بوقلمون همراه نشو
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
مالکیت اسمان را به نام کسانی نوشته اند که به زمین دل نبسته اند
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
افکار بزرگ داشته باش،اما از شادیهای کوچک لذت ببر
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
بدبختی ما این حسن را دارد که دوستان واقعی را به ما میشناساند
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
دوست آن است که شما را قادر سازد، در هنگام روز، ستارگان را ببینید..
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦اس ام اس موفقیت♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
 
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری، همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری

دردهای اساسی ماایرانیان

برخی از مهمترین دردهای اساسی ما ایرانیان که کم و بیش همه ما ایرانیان از آن بهره مندیم.

بیان این عیوب نه از جهت به رخ کشیدن آنها بلکه به منظور شناخت آنهاست

روشن است تا درد را نشناسیم به فکر درمان آن نیستیم

به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:

۱-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.

۲-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.

۳-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.

۴-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.

۵-بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم.

۶-در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.

۷-کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.

۸-غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.

۹-بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم.

۱۰-از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.

۱۱-عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه آنها می اندازیم،ولی برای جبرانش قدمی بر نمیداریم.

۱۲-دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمی کنیم.

۱۳-همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ می گیریم.

۱۴-شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.

۱۵- اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.

۱۶-تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.

۱۷-هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم

۱۸- غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.

۱۹- اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.

۲۰- دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.

۲۱-در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.

۲۲-فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.

۲۳- اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی،کابل کشی و غیره صد ها جای آن را خراب می کنیم.

۲۴-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.

۲۵-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.

۲۶-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.

۲۷-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.

۲۸-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.

۲۹- وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است.

۳۰-به سادگی به یکدیگر دروغ میگوییم و برای اثبات آن به دروغ های بزرگتری میپردازیم

۳۱-برای رسوا نشدن همرنگ جماعت میشویم هر چند آن جماعت را قبول نداشته باشیم

۳۲- همیشه به دنبال کسی میگردیم که اعتراضش راشروع کند تا دنبال او راه بیفتیم. جرات پیشقدم شدن نداریم

۳۳- ضایع کردن و رسوا نمودن مدیران و رهبرانمان بیشترین لذت اجتماعی را برایمان دارد.

۳۴-در حمایت و مخالفت با رهبران و مدیران جامعه بسیار افراط و تفریط داریم.

۳۵-بدون آگاهی و علم کفی در مورد دیگران به قضاوت مینشینیم و جالب آنکه با همان قضاوت ناقص محکوم نیز میکنیم

۳۶-قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد ازآن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.

۳۷- در حالی که حاضریم چندین ساعت دور هم بنشینیم و چرت و پرت بگوییم حاضر به خواندن یک صفحه کتاب نیستیم. در عین حال مدعی هستیم باسواد ترین کشور های دنیا هستیم.

۳۸- وقتی صحبت از ادعا هست اولین هستیم و وقتی صحبت از عمل به دنبال دیگری هستیم ک ادعای ما را عمل کند

۳۹- در حالیکه خود را مذهبی ترین مردم دنیا میدانیم و خود را اهل بهشت, احترام و رعایت حقوق یکدیگر بی ارزش ترین چیز نزد ما است

۴۰- این یکی را هر کدام از ما ایرانیان خودمان به خود بگوییم و بکوشیم حداقل این یک عیبی را که خودمان در مورد خودمان میگوییم در پی اصلاح آن بکوشیم نه اینکه بگوییم ما بهترینیم و هیچ عیبی نداریم.

10 راه برای برجسته بودن در محل ‌کار

 
اتفاقات خوب برای آنها که منتظر می‌مانند رخ نمی‌دهد.

برای خیلی از افراد، بزرگترین چالش درمحل‌کار این نیست که سعی کنند کارشان را خوب انجام دهند. اکثر ما در انجام کارمان توانا هستیم و اگر در یک یا دو نقطه ضعف‌‌هایی داشته باشیم، خیلی برای تغییر آن خودمان را به زحمت نمی‌اندازیم. برای اکثر ما بزرگترین چالش در محل‌کار این است که شناخته شویم—یعنی کار خوبی که انجام داده‌ایم توسط همکاران و مدیرانمان دیده شود! برجسته بودن در محل‌کار مزایای زیادی دارد که از آن جمله می‌توان به بالاتر رفتن شانس ترفیع رتبه، به دست آوردن کارها و پروژه‌های بهتر و احترام اشاره کنیم.

خوب، حالا باید ببینیم چطور می‌توانیم بین همکارامان برجسته‌تر باشیم؟ بااینکه شما را برای انجام مسئولیتی که به شما محول شده استخدام کرده‌اند، اما فقط انجام مسئولیتتان کافی نیست. شما استخدام شده‌اید که بخشی از شرکت و سازنده آن تیم باشید و همچنین سازنده سود برای شرکت. اگر تا امروز نام و نشانی در محل‌کار نداشتید، دیگر زمانش رسیده که اعتباری برای خودتان برهم بزنید. البته ساختن اعتبار منفی زندگی کاری‌تان را دچار مشکل می‌کند اما اگر هیچکس از بالادستانتان نداند شما که هستید، تا اخر عمرتان متوسط خواهید ماند. اگر دوست دارید بدانید برای اینکه خودتان را از بین همکارانتان متمایز کنید چه باید بکنید، این 10 روش کمکتان می‌کند.

1. بدون اینکه از شما خواسته شود، کاری انجام دهید.

دوست دارید خیلی زود در چشم مدیرتان بدرخشید؟ خودتان وارد عمل شوید. کارهای کوچکی مثل بارگذاری دوباره دستگاه کپی تا آماده کردن گزارشات طولانی و کامل برای رئیستان: مهم این است که خودتان برای انجام آن کار داوطلب شده باشید. در حالت ایدآل، مدیر یک شرکت باید مثل مربی یک تیم ورزشی باشد و زمینه را برای فعالیت بازیکنان خود آماده کند. اما در اکثر موارد، مدیر فقط یک کارفرما است: هر کاری که خودش محول نکند، انجام نمی‌شود زیرا اکثر کارمندان فقط کاری را انجام می‌دهند که از آنها خواسته شده است. اگر می‌توانید هدف منطقی یک کار را ببینید، حتماً انجامش دهید: اگر کار X و کار Y را انجام داده‌اید، پیش رفته و کار Z را هم انجام دهید. با این روش این پیام را به رئیستان می‌رسانید که لازم نیست او برایتان نقطه‌ها را به هم وصل کند و اینکه خودتان توجه دارید و عمل مناسب را انجام می‌دهید که همه اینها ویژگی‌هایی عالی است.

2. در جلسات شرکت ساکت ننشینید.

شاید جلسات شرکت به نظرتان یک اتلاف وقت واقعی باشد چون معمولاً کار زیادی در آنها انجام نمی‌شود. اکثر افراد معمولاً در جلسات کاری ساکت نشسته و به دیوار روبه‌رویشان خیره می‌شوند یا با موبایل‌هایشان بازی می‌کنند و عده کمی هم در جلسه فعالیت می‌کنند. بااینکه این وضعیت برای کارمندان متوسط بد نیست، اما سعی ما این نیست که متوسط باشیم.

پس حرف بزنید و در جلسه شرکت فعال داشته باشید. دقت کنید که وضعیت تعادل را رعایت کنید. نه باید اینقدر ساکت باشید که حضورتان با تابلوی روی دیوار تفاوتی نداشته باشد و نه اینکه به نظر برسد عاشق صدای خودتان هستید چون بی‌وقفه حرف می‌زنید و نوبت را به کسی نمی‌دهید. اینکه نظراتتان را به گوش بقیه برسانید یکی از اسرار برجسته شدن در محل‌کار است. از محالفت کردن با دیگران، حتی رئیستان، واهمه نداشته باشید—تازمانیکه این مخالفت به طریقی محترمانه و سازنده ابراز شود، دلیلی برای جلوگیری از آن وجود ندارد.

3. سازمانی همه چیز تمام ایجاد کنید.

سازمانی همه‌چیزتمام ایجاد کنید که برایتان اعتبار بیاورد. یک پروژه تک نفره می‌تواند اعتبارتان را بالا ببرد اما اعتباری که برای قابل‌اعتماد و اطمینان بودن به دست بیاورید، سخت‌تر است. اینکه به فردی در اداره تبدیل شوید که همه وقتی سوال دارند پیشتان بیایند زمان می‌برد اما کارهایی هست که می‌توانید برای سریع‌تر کردن ایجاد این اعتبار انجام دهید. اینکه تقویمی را در اتاقتان نصب کنید اقدام خوبی است. یک کار دیگر می‌تواند این باشد که درخواست‌هایتان را یادداشت کتید. همیشه کاغد و قلم همراه داشته باشید و یا آن را در بخش یادداشت تلفن‌همراهتان بنویسید. اما اگر در جلسه هستید و کسی از شما گزارش خواست، حتماً یادداشت‌برداری کنید. مطمئناً می‌دانید چقدر بد است که وقتی از کسی می‌خواهید که وقتی در جلسه شرکت کرد گزارش آن را به شما بدهد و بعد از آن چیز زیادی به خاطرش نمانده باشد. پس شما برعکس آن باشید!

4. آراسته و مرتب باشید.

به تناسب کار و سمتی که دوست دارید داشته باشید لباس بپوشید نه کاری که الان دارید. مطمئناً این توصیه را صدها بار در همین وبسایت خوانده اید اما باز هم تکرار می‌کنیم. آراستگی و طرز لباس پوشیدن بخش مهمی از درک و تصور دیگران از شما را تشکیل می‌دهد. سعی کنید هر روز چند دقیقه‌ای را به آراستن خودتان اختصاص دهید. اگر موهایتان تمیز و مرتب به نظر برسد، دهانتان خوشبو باشد و هر روز اصلاح کنید نیمی از راه را رفته‌اید.

اگر هنوز هم اهمیت ظاهر و آراستگی برایتان اثبات نشده است، این تمرین ذهنی را انجام دهید: در ذهن خود، یکی از همکارانتان که دیروز با او ناهار خوردید را تجسم کنید. آیا لباسی که به تن کرده بود یا وضعیت موها و صورتش را یادتان هست؟ شاید دقیقاً یادتان نباشد که چه پوشیده بود اما مطمئناً می‌توانید نوع و سبک لباس پوشیدنش را به خاطر بیاورید. آن نوع و سبک لباس پوشیدن همان تاثیری است که او بر شما داشته است. بااینکه افراد معمولاً به طور کامل و با جزئیات وضعیت ظاهر شما را به خاطر نمی‌سپارند اما یک درک و حس خاص از وضعیت ظاهری شما در ذهن نگه می‌دارند که با گذشت هفته‌ها و ماه‌ها ایجاد می‌شود. پس سعی کنید تجسمی مثبت از ظاهر خودتان در ذهن همه ایجاد کنید.

5. عدد بقیه را بدانید.

بااینکه باخبر بودن از منطقه کاری خودتان الزامی است اما اینکه بدانید بقیه چطور کار می‌کنند هم می‌توانید برایتان مفید باشد. اگر هر ماه یک کپی از وضعیت مالی شرکت به شما می‌دهند، آن را جزء به جزء بررسی کنید. با مطالعه دقیق آن می‌توانید درک خوبی از روند پیشرفت کلی شرکت و همچنین بخش‌های مختلف به دست آورید. برای بررسی و مطالعه ایمیل‌ها و نامه‌ها و پیام‌هایی که درمورد سایر بخش‌ها دریافت می‌کنید چند دقیقه در روز وقت بگذارید. به خاطر داشته باشید، هدف نهایی همه بخش‌ها بالا بردن سود اقتصادی نیست، اما همه بخش‌ها اهدای برای خود دارند که با عدد قابل شمارش هستند. باید بتوانید به بخش‌های مختلف درصورت ارتقاء کاری و پیشرفت تبریک بگویید.

6. عدد خودتان را بدانید.

اگر می‌خواهید دقیق به نظر برسید، باید دقیق باشید. راه دقیق بودن در کاراین است که اعداد را بدانید. اگر از مسایل مالی، کار و سایر اعداد و ارقام داخل و خارج شرکت باخبر باشید، نسبت به آنهایی که مطلع نیستند، ارجحیت دارید. این مسئله علاوه بر اینکه اطلاعات خوبی برای جلسات  در اختیارتان قرار می‌دهد، باعث می‌شود از روند پیشرفت شرکت باخبر باشید. بعنوان مثال، دانستن وضعیت مالی بخش خودتان، به شما کمک می‌کند بفهمید چه زمانی بهتر است برای درخواست کمک‌هزینه برای پروژه‌ها به رئیستان نزدیک شوید.

7. یک کتابخانه داشته باشید.

داشتن کتاب در محل‌کار نشانه هوش است. داشتن چند کتاب خوب، مخصوصاً در زمینه بیزنس، این تصور را در ذهن دیگران ایجاد می‌کند که سعی در ارتقاء کاری خود دارید.  اگر می‌خواهید ترفیع پیدا کنید، این دقیقاً همان پیامی است که باید در ذهن رئیستان ایجاد کنید. برای شروع مکالمه هم خوب است چون ممکن است دیگران برای چیز دیگری سراغتان بیایند و و در این مورد هم سوال کنند و ازآنجاکه مطمئناً دوست ندارید کل روزتان را به حرف زدن‌های بیهوده بگذرانید، کتاب می‌تواند راه خوبی برای ایجاد رابطه با دیگران باشد. اگر در اتاق کارتان جا دارید، یک قفسه نصب کرده و آن را تبدیل به یک کتابخانه کوچک کنید. اگر هم جا ندارید، گذاشتن چند کتاب روی میز کارتان می‌تواند شروع خوبی باشد.

8. درمورد اعضای خانواده همکارانتان اطلاعات پیدا کنید.

بگذارید یک آزمایش کوچک انجام دهیم: چه کسی برایتان اهمیت بیشتری دارد، همکارانتان یا عزیزانتان؟ درمورد کسانی که با آنها کار می‌کنید هم همینطور است: چه بچه باشند، چه همسر و یا حتی والدینشان، همکارانتان هم در خانه عزیزانی دارند که اهمیت فوق‌العاده‌ای برایشان دارند. سعی کنید کمی درمورد کسانیکه برای همکارانتان عزیز هستند اطلاعات پیدا کنید. دانستن نام‌ها و سن تقریبی اعضای خانواده‌شان شروع خوبی است. البته این کار باید هوشمندانه انجام شود. این کار شما نباید فضولی در زندگی خصوصی دیگران به نظر برسد.

دانستن این اطلاعات درمورد خانواده رئیستان هم خوب است اما فقط به این شرط که و خودش برای ارائه این اطلاعات داوطلب شود: پرسیدن سوالات خصوصی از رئیستان ممکن است نتیجه عکس برایتان به دنبال داشته باشد.

9. سازنده باشید نه مخرب.

همه ما با افرادی کار کرده‌ایم که تنها مشارکتی که در جلسات و پروژه‌ها دارند این است که با انتقادهایشان ذهن و کار بقیه را خراب کنند. منظورمان این نیست که عنوان کردن مشکلات ایرادی دارد، اما باید بتوانید برای انتقاداتتان راه‌حل هم پیشنهاد بدهید. پیدا کردن مشکلات کار چندان سختی نیست اما افراد کمی هستند که تلاش بیشتری به کار گرفته و پیشنهاد دهند که برای آن مشکل چه اقداماتی باید انجام شود. فقط پیدا کردن ایرادات کار ساده است و هیچ اعتبار و ارزشی هم برایتان درست نمی‌کند.

پس به جای اینکه فقط بعنوان منتقد و منفی‌گرا در چشم دیگران ظاهر شوید، حداکثر تلاشتان را به کار گیرید که مشارکتتان سازنده باشد نه مخرب. اگر ایراد و اشکالی را در کار مشاهده کردید، کاری درمورد آن بکنید و دقت کنید که مشارکت کلی‌تان در آن رابطه مثبت باشد.

10. گروه خدمات و پشتیبان را بشناسید.

با خدمه شرکت مهربان باشید. آنها افرادی زحمتکش هستند و باید از زحماتشان قدردانی کنید. یادتان باشد خیلی از آنها ده‌ها سال است که در آن کار هستند. مهربان بودن هیچوقت به کسی صدمه نمی‌زند اما خیلی‌ها به دلیل پست‌تر بودن طبقه شغلی این افراد، گاهی با آنها بدرفتاری می‌کنند. هیچوقت با کسی طوری برخورد نکنید که پایین‌تر از شما قرار دارد.

از استرس هایتان حرف بزنید

سلامت نیوز : برای کاهش استرس و مقابله آ‌ن حتما از استرس هایتان با اطرافیان صحبت کنید.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران ؛ مبارزه با استرس از مهم ترین کارهایی است که موجب می شود از گذران عمر بهره ببرید.


1- از استرس هایتان حرف بزنید
با یک فرد صبور و رازدار و یک دوست واقعی مشکلات خود را بازگو کنید تا وزن آنها را کم کنید، علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان راجلوی کسی بازمی کنید، او هم از مشکلاتش با شما حرف می زند و متوجه می شوید که در این دنیا، تنها شما نیستید که مشکل دارید و این یعنی آرامش.

2- فقط به زمان حال فکر کنید
گذشته و آینده تان را خیلی جدی نگرید
اصلا به کوتاهی های که هر گذشته در حق خودتان کرده اید فکر نکنید.

3- ترس ازحوادث از خود آن چیز سخت تر و دردناک تر است.

4- به خودتان استراحت بدهید
گاه کمی تنهایی، کمی بچگی کردن یا هر چیزی که شاید دوست داشته باشید که بتواند از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را فراموش کنید.

5- ورزش دشمن استرس است
هر نوع ورزش یا نرمشی که دوست دارید و با بدن شما هماهنگی دارد می تواند استرس را از جسم و روحتان دور کند.

6-واقع بین باشید
بشتر استرس افراد به این دلیل است که روی افکار خود کنترل ندارند.

7-زندگی، میدان مسابقه اسب دوانی نیست
خودتان را دایم با دیگران مقایسه نکنید، مقایسه کردن و رقابت پیشگی استرس زا است.
زندگی ساده تر از چیزی است که تنها فکرش را می کنید
پس هیچ دو نفری لزوما نباید مثل هم باشند خودتان باشید.

8-از مواجهه شدن با عوامل ترس زا هراس نداشته باشید. ترس، تولید استرس می کند.
وقتی به هر علت یا بیماری دچار درد می شوید از مراجعه به پزشک نهراسید یا مثلا وقتی باید به دندان پزشک بروید در واقع نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس و درد است.

9- خوب بخورید و بخوابید، شعارتان ( بی خیال دنیا) باشد
فردی که درست نخوابد و خوب نخورد، مغزش درست کار نمی کند آدم وقتی گرسنه و خسته است یک وزنه یک کیلویی را هم نمی تواند بلند کند، چه برسد به یک فکر چند کلیویی!!!

10- بخندید (بخندید)
همه مشکل دارند
یاد بگیرید به مشکلات دنیا بخندید.

یک داستان آموزنده برای همسرانی که عشق دیگری پیدا کرده اند!


فقط یك ماه او را در آغوش گرفتم...

هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی كه ذهنم رو مشغول كرده بود, باهاش صحبت می كردم. موضوع اصلی این بود كه من می خواستم از اون جدا بشم. بالاخره هرطور كه بود موضوع رو پیش كشیدم, از من پرسید چرا؟!


اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی كه از اتاق غذاخوری خارج می شد فریاد می زد: تو مرد نیستی


اون شب دیگه هیچ صحبتی نكردیم و اون دایم گریه می كرد و مثل باران اشك میریخت, می دونستم كه می خواست بدونه كه چه بلایی بر سر عشق مون اومده و چرا؟

اما به سختی می تونستم جواب قانع كننده ای براش پیدا كنم, چرا كه من دلباخته یك دختر جوان به اسم"دوی" شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی نداشتم.

من و اون مدت ها بود كه با هم غریبه شده بودیم من فقط نسبت به اون احساس ترحم داشتم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت نامه طلاق رو گرفتم, خونه, سی درصد شركت و ماشین رو به اون دادم. اما اون یك نگاه به برگه ها كرد و بعد همه رو پاره كرد.

زنی كه بیش از ده سال باهاش زندگی كرده بودم تبدیل به یك غریبه شده بود و من واقعا متاسف بودم و می دونستم كه اون ده سال از عمرش رو برای من تلف كرده و تمام انرژی و جوانی اش رو صرف من و زندگی با من كرده, اما دیگه خیلی دیر شده بود و من عاشق شده بودم.

بالاخره اون با صدای بلند شروع به گریه كرد, چیزی كه انتظارش رو داشتم. به نظر من این گریه یك تخلیه هیجانی بود.بلاخره مسئله طلاق كم كم داشت براش جا می افتاد. فردای اون روز خیلی دیر به خونه اومدم و دیدم كه یك نامه روی میز گذاشته! به اون توجهی نكردم و رفتم توی رختخواب و به خواب عمیقی فرو رفتم. وقتی بیدار شدم دیدم اون نامه هنوز هم همون جاست, وقتی اون رو خوندم دیدم شرایط طلاق رو نوشته. اون هیچ چیز از من نمی خواست به جز این كه در این مدت یك ماه كه از طلاق ما باقی مونده بهش توجه كنم.

اون درخواست كرده بودكه در این مدت یك ماه تا جایی كه ممكنه هر دومون به صورت عادی كنار هم زندگی كنیم, دلیلش هم ساده و قابل قبول بود: پسرمون در ماه آینده امتحان مهمی داشت و همسرم نمی خواست كه جدایی ما پسرمون رو دچار مشكل بكنه!

این مسئله برای من قابل قبول بود, اما اون یك درخواست دیگه هم داشت: از من خواسته بود كه بیاد بیارم كه روز عروسی مون من اون رو روی دست هام گرفته بودم و به خانه اوردم. و درخواست كرده بود كه در یك ماه باقی مونده از زندگی مشتركمون هر روز صبح اون رو از اتاق خواب تا دم در به همون صورت روی دست هام بگیرمو راه ببرم.

خیلی درخواست عجیبی بود, با خودم فكر كردم حتما داره دیونه می شه. اما برای این كه اخرین درخواستش رو رد نكرده باشم موافقت كردم.

وقتی این درخواست عجیب و غریب رو برای "دوی"تعریف كردم اون با صدای بلند خندید گفت: به هر باید با مسئله طلاق روبرو می شد, مهم نیست داره چه حقه ای به كار می بره..

 

مدت ها بود كه من و همسرم هیچ تماسی با هم نداشتیم تا روزی كه طبق شرایط طلاق كه همسرم تعین كرده بود من اون رو بلند كردم و در میان دست هام گرفتم.

هر دومون مثل آدم های دست و پاچلفتی رفتار می كردیم و معذب بودیم.. پسرمون پشت ما راه می رفت و دست می زد و می گفت: بابا مامان رو تو بغل گرفته راه می بره.

جملات پسرم دردی رو در وجودم زنده می كرد, از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و از اون جا تا در ورودی حدود ده متر مسافت رو طی كردیم.. اون چشم هاشو بست و به آرومی گفت: راجع به طلاق تا روز آخر به پسرمون هیچی نگو!

نمی دونم یك دفعه چرا این قدر دلم گرفت و احساس غم كردم.. بالاخره دم در اون رو زمین گذاشتم, رفت و سوار اتوبوس شد و به طرف محل كارش رفت, من هم تنها سوار ماشین شدم و به سمت شركت حركت كردم.

روز دوم هر دومون كمی راحت تر شده بودیم, می تونستم بوی عطرشو اسشمام كنم. عطری كه مدتها بود از یادم رفته بود. با خودم فكر كردم من مدتهاست كه به همسرم به حد كافی توجه نكرده بودم. انگار سالهاست كه ندیدمش, من از اون مراقبت نكرده بودم.

متوجه شدم كه آثار گذر زمان بر چهره اش نشسته, چندتا چروك كوچك گوشه چماش نشسته بود,لابه لای موهاش چند تا تار خاكستری ظاهر شده بود!
برای لحظه ای با خودم فكر كردم: خدایا من با او چه كار كردم؟!

روز چهارم وقتی اون رو روی دست هام گرفتم حس نزدیكی و صمیمیت رو دوباره احساس كردم.

این زن, زنی بود كه ده سال از عمر و زندگی اش رو با من سهیم شده بود. روز پنجم و ششم احساس كردم, صیمیت داره بیشتر وبیشتر می شه, انگار دوباره این حس زنده شده و دوباره داره شاخ و برگ می گیره.

من راجع به این موضوع به "دوی" هیچی نگفتم. هر روز كه می گذشت برام آسون تر و راحت تر می شد كه همسرم رو روی دست هام حمل كنم و راه ببرم, با خودم گفتم حتما عظله هام قوی تر شده. همسرم هر روز با دقت لباسش رو انتخاب می كرد. یك روز در حالی كه چند دست لباس رو در دست گرفته بود احساس كرد كه هیچ كدوم مناسب و اندازه نیستند.با صدای آروم گفت: لباسهام همگی گشاد شدند.
و من ناگهان متوجه شدم كه اون توی این مدت چه قدر لاغر و نحیف شده و به همین خاطر بود كه من اون رو راحت حمل می كردم, انگار وجودش داشت ذره ذره آب می شد. گویی ضربه ای به من وارد شد, ضربه ای كه تا عمق وجودم رو لرزوند. توی این مدت كوتاه اون چقدر درد و رنج رو تحمل كرده بود, انگار جسم و قلبش ذره ذره آب می شد. ناخوداگاه بلند شدم و سرش رو نوازش كردم..

پسرم این منظره كه پدرش , مادرش رو در اغوش بگیره و راه ببره تبدیل به یك جزئ شیرین زندگی اش شده بود.

همسرم به پسرم اشاره كرد كه بیاد جلو و به نرمی و با تمام احساس اون رو در آغوش فشرد.

من روم رو برگردوندم, ترسیدم نكنه كه در روزهای آخر تصمیم رو عوض كنم. بعد اون رو در آغوش گرفتم و حركت كردم. همون مسیر هر روز, از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و در ورودی.دستهای اون دور گردن من حلقه شده بود و من به نرمی اون رو حمل می كردم, درست مثل اولین روز ازدواج مون. روز آخر وقتی اون رو در اغوش گرفتم به  سختی می تونستم قدم های آخر رو بردارم.

انگار ته دلم یك چیزی می گفت: ای كاش این مسیر هیچ وقت تموم نمی شد. پسرمون رفته بود مدرسه, من در حالی كه همسرم در اغوشم بود با خودم گفتم:
من در تمام این سالها هیچ وقت به فقدان صمیمیت و نزدیكی در زندگی مون توجه نكرده بودم.

اون روز به سرعت به طرف محل كارم رانندگی كردم, وقتی رسیدم بدون این كه در ماشین رو قفل كنم ماشین رو رها كردم, نمی خواستم حتی یك لحظه در تصمیمی كه گرفتم, تردید كنم.

"دوی" در رو باز كرد, و من بهش گفتم كه متاسفم, من نمی خوام از همسرم جدا بشم! اون حیرت زده به من نگاه می كرد, به پیشانیم دست زد و گفت: ببینم فكر نمیكنی تب داشته باشی؟

من دستشو كنار زدم و گفتم: نه! متاسفم, من جدایی رو نمی خوام, این منم كه نمی خوام از همسرم جدا بشم.

به هیچ وجه نمی خوام اون رو از دست بدم.

 

زندگی مشترك من خسته كننده شده بود, چون نه من و نه اون تا یك ماه گذشته هیچ كدوم ارزش جزییات و نكات ظریف رو در زندگی مشتركمون نمی دونستیم. زندگی مشتركمون خسته كننده شده بود نه به خاطر این كه عاشق هم نبودیم بلكه به این خاطر كه اون رو از یاد برده بودیم.
 

من حالا متوجه شدم كه از همون روز اول ازدواج مون كه همسرم رو در آغوش گرفتم و پا به خانه گذاشتم موظفم كه تا لحظه مرگ همون طور اون رو در آغوش حمایت خودم داشته باشم. "دوی" انگار تازه از خواب بیدار شده باشه در حالی كه فریاد می زد در رو محكم كوبید و رفت.

من از پله ها پایین اومدم سوار ماشین شدم و به گل فروشی رفتم. یك سبد گل زیبا و معطر برای همسرم سفارش دادم. دختر گل فروش پرسید: چه متنی روی سبد گل تون می نویسید؟
و من در حالی كه لبخند می زدم نوشتم :

از امروز صبح, تو رو در آغوش مهرم می گیرم و حمل می كنم, تو روبا پاهای عشق راه می برم, تا زمانی كه مرگ, ما دو نفر رو از هم جدا كنه.


***

جزئیات ظریفی توی زندگی ما هست كه از اهمیت فوق العلاده ای برخورداره, مسائل و نكاتی كه برای تداوم و یك رابطه, مهم و ارزشمندند.این مسایل خانه مجلل, پول, ماشین و مسایلی از این قبیل نیست. این ها هیچ كدوم به تنهایی و به خودی خود شادی افرین نیستند.

پس در زندگی سعی كنید:
زمانی رو صرف پیدا كردن شیرینی ها و لذت های ساده زندگی تون كنید. چیزهایی رو كه از یاد بردید, یادآوری و تكرار كنید و هر كاری رو كه باعث ایجاد حس صمیمیت و نزدیكی بیشتر و بیشتر بین شما و همسرتون می شه, انجام بدید..زندگی خود به خود دوام پیدا نمی كنه.
این شما هستید كه باید باعث تداوم زندگی تون بشید.
اگر این داستان رو برای فرد دیگه ای نقل نكنید هیچ اتفاقی نمی افته, اما یادتون باشه كه اگه این كار رو بكنید شاید یك زندگی رو نجات بدید
.

ثروت شادی نمی آورد

 
روانشناسی-داشتن زندگی شاد حق همه انسان هاست. روان شناسان بر این باورند شاد بودن یکی از بزرگ ترین مبارزات انسان در صحنه زندگی است. شادمانی و خرسندی در افراد به فاکتورهایی در جامعه و خانواده بستگی دارد، از این رو برخی از متخصصان بر این باورند که شادمانی یک حالت ذاتی و خدادادی نیست بلکه مهارتی است که افراد در طول زندگی باید آن را بیاموزند.
 
در زمینه شاد زیستن، رموز آن و ویژگی افراد شاد با دکتر بهروز بیرشک، عضو هیات موسس انجمن روان شناسان و مشاوران و دانشگاه علوم پزشکی گفت وگو کرده ایم که در زیر می خوانید.
 
● مسیرهای شاد زیستن
 
دکتر بهروز بیرشک در زمینه جدولی که هرساله میانگین شادی و شادمانی را در کشورهای مختلف جهان محاسبه می کند، می گوید: «رتبه ایران در این جدول رتبه چندان خوبی نیست و به نوعی پایین تر از میانگین شادمانی و شاد زیستن در جهان است.» «مارتین سلیگمن» روان شناس معروف از دهه ۹۰ میلادی به بعد روان شناسی را مورد نقد قرار داد. وی معتقد بود چرا هر زمانی که صحبت از روان شناسی می شود از اختلالات و مشکلات صحبت به میان می آید و از مباحث مثبت حرفی زده نمی شود. وی جزو نخستین کسانی بود که روان شناسی مثبت نگر را مطرح کرد و شاد زیستن را در این نوع روان شناسی جای داد. وی شادی را رسیدن به شناسایی و شناخت رشد توانایی هایی که فرد در رابطه با زندگی و افراد داشته باشد که برایش شادمانی را به ارمغان می آورد، می داند. این استاد دانشگاه مسیرهای مختلف شادمانی را این گونه برشمرده است: «مسیر دلپذیری که شامل تجربه هیجانات جالب در گذشته انسان هاست. مسیر نشاط و لذت، آنچه که فرد را در زمان حال خوشحال می کند و مسیر خوش بینی و امید که به آینده مربوط می شود.» وی در پاسخ به اینکه آیا شاد بودن ذاتی است یا اکتسابی، اظهار داشت: «برخی از روان شناسان معتقدند شاد بودن پیام های ژنتیکی دارد و در مقابل عده ای اعتقادشان بر این است که محیط در شاد بودن فرد نقش دارد. اما اگر بخواهیم پاسخ کلی در این زمینه ارایه دهیم، باید گفت شاد بودن فرد تلفیقی از محیط و ژنتیک است.»
 
● رابطه رفاه مالی با شاد زیستن
 
دکتر بیرشک معتقد است تغییر در وضعیت مالی و اقتصادی یا رفاه مالی در یک مقطع زمانی موجب شادمانی می شود اما از آنجا که خیلی زود این وضعیت عادی می شود شادی هم زودگذر است. آنچه بیشتر از همه موجب شاد زیستن افراد به صورت جهانشمول می شود، استفاده از حداکثر امکانات رفاه اجتماعی است که دربردارنده امنیت اقتصادی، مالی، بهداشتی و آموزشی است: «ما در بررسی جداول و آمارها می بینیم که مردم کشورهای اسکاندیناوی به دلیل استفاده از حداکثر امکانات در همه زمینه ها شادترین افراد جهان هستند در حالی که در کشوری مثل آمریکا که از رفاه مالی بیشتری نسبت به اسکاندیناویایی ها برخوردار است، میزان شادی افراد کمتر است در نتیجه باید گفت مردم کشورهای ثروتمند لزوما شادتر نیستند. مثلا مردم در کشور فقیری چون هندوستان از شادترین افراد هستند که این امر حتی در فیلم هایشان به وضوح دیده می شود.»عضو هیات علمی انجمن روان شناسان و مشاوران معتقد است: «یکی از موارد دیگری که منجر به شاد شدن افراد در کشورهای مختلف می شود این است که دولت ها سعی می کنند موقعیت ها و بهانه هایی را به وجود آورند که مردم شان شاد باشند. مانند فعالیت های همگانی مانند موسیقی، سرگرمی، کارناوال ها و... .» بیرشک بر این باور است که شاد زیستن مردم با دو مورد رابطه تنگاتنگ و جدایی ناپذیری دارد که یکی اعتماد به نفس است و دیگری شادی. وی در زمینه اعتماد به نفس بیان داشت: «تا زمانی که اعتماد به نفس درونی نباشد و بیرونی باشد یعنی فرد با خود بگوید من اعتماد به نفسم را از دیگران می گیرم، هنگامی که این محرک ها را از بیرون نداشته باشد اعتماد به نفسش شکننده و موقتی است. حتی در مورد شادی هم این زمینه صدق می کند. شادی های غیردرونی زودگذر و موقت است مانند موفقیت شغلی که اولش برای فرد شادی بخش است اما پس از مدتی عادی و دچار روزمرگی می شود. شادی زمانی لذت بخش است که از درون فرد نشأت بگیرد.»
 
 
اخراجيها 2 از نوع هاليوودي
[i]
ببينيد و فقط و فقط بخنديد !!! ايده جالب مسعود ده نمكي به روايت هاليوود
قيمت: 3800  تومان 
 
[t] [k]
 
 
فيلمهاي خنده دار
[i]
جديدترين فيلمهاي خنده دار
 
 
قيمت: 13000  تومان 
 
[t] [k]
 
 
100 ساعت طنز ايراني
[i]
برترين كليپهاي خنده دار و كمدي معروف ايراني و خارجي
قيمت: 11000  تومان 
 
[t] [k]
 
 
سريال طنز خنده بازار
[i]
با آيتم هاي جذاب و متنوع شوخي با برنامه نود ، برنامه هفت ، اخبار هواشناسي و ...
 
قيمت: 7500  تومان 
 
[t] [k]
 
سريال ساختمان پزشكان
[i]
پرطرفدارترين سريال سال 90 ...از خنده اشكهايتان سرازير مي شود
قيمت: 9000  تومان 
 
[t] [k]
 
 
داغ ترين فيلمهاي كمدي تابستان
[i]
5فيلم داغ و كمدي فقط در يك DVD
قيمت: 4500  تومان 
 
[t] [k]
 
 
شاهكار مهران مديري
[i]
به مناسبت كريسمس 2011
 
قيمت: 4500  تومان 
 
[t] [k]
 
 
سريال چك برگشتي
[i]
برترين برنامه نوروز 91 از نگاه بينندگان
قيمت: 8500  تومان 
 
[t] [k]
 
 
مجموعه آثار مستر بين
[i]
با ديدن اين مجموعه شما هم از خنده روده بر ميشويد !!
قيمت: 3800  تومان 
 
[t] [k]
● رابطه فرهنگ رسانه با شاد زیستن
 
این روان شناس معتقد است: «فرهنگ جامعه در شاد زندگی کردن و شادبودن افراد نقش بسزایی دارد. فرهنگ جامعه باید به شاد بودن، خرسندی و سلامت روان اعضایش اهمیت بدهد.»جامعه ایران از لحاظ فرهنگی باید سرمایه گذاری های عمده و جدی بکند چراکه در این زمینه ضعیف عمل کرده است. وی همچنین در زمینه تاثیر رسانه روی شاد بودن افراد ادامه داد: «ما در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها هر لحظه از زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند. زمانی که کودک پای تلویزیون نشسته و کارتون هاچ را می بیند، هاچی که به دنبال مادر مرده اش می گردد در آینده ما چه انتظاری از این کودک خواهیم داشت، اینکه فرد شادی شود؟ در صورتی که در سایر کشورها در زمینه برنامه کودک و نوجوان بررسی های علمی و دقیقی انجام می شود و مسوولان در برنامه سعی می کنند روحیه شاد، تفکر خلاق و تشویق به فعالیت و... را به کودکان بیاموزند. موسیقی مناسب، رنگ، پیام و کلام در رسانه با شاد بودن افراد رابطه مستقیمی دارد. رسانه باید پیام هایی را برای بیننده، شنونده و خواننده ارسال کند که به آنها حس امیدواری دهد. من معتقدم حتی ارایه خبر هم باید جذابیت و حالت امیدواری داشته باشد. شکل، ظاهر و محتوای رسانه ها نقش مهمی را در شادمانی و شاد زیستن افراد ایفا می کند.
 
 
● چگونه شاد زندگی کنیم
 این روان شناس اعتقاد دارد: برای شاد زیستن و شاد بودن، افراد نیازمند یک برنامه ریزی کلی در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی هستند. اما اگر بخواهیم به جنبه های فردی این قضیه اشاره کنیم چندین راهکار برای اینکه خرسند باشیم و شاد زندگی کنیم وجود دارد که در ذیل به طور خلاصه ذکر می کنم:
 ▪ فعال بودن خانواده. اگر خانواده ای فعال باشد و تحرک داشته باشد باعث می شود که اعضای آن خانواده از حالت رخوت و سستی بیرون بیایند.
 ▪ توجه به رضایت درونی خود. برای هر شخصی یکسری اقدامات مثبت و مفید وجود دارد که البته برای همه افراد یکسان نیست مانند پرداختن به امور خیریه که باعث رضایت و خرسندی درونی فرد می شود.
 ▪ در معیارها و برداشت هایمان تغییر به وجود آوریم. منظور معیارهای ذهنی است. از مهم ترین تغییرات در این معیارها این است که ما باید بیشتر به خودمان توجه داشته باشیم و به دنبال تایید دیگران نباشیم و از سایرین نیز متوقع نباشیم. کاهش توقع از دیگران در زمینه شادی درونی بسیار کمک کننده است.
 ▪ عشق، علاقه و دوست داشتن را در خود تقویت کنیم. خانواده باید به این موارد بها دهد. دوست داشتن، حس خوبی است که به روابط صمیمانه منجر می شود و داشتن رابطه صمیمی باعث شادی خواهد شد چراکه حس تنهایی را از بین می برد.
 ▪ روحیه انتقادپذیری خود را بیشتر کنیم. سعی کنید حساس نباشید. با هر انتقادی از جانب دیگران افکار منفی را به سمت خود جلب نکنید.
 ▪ در حال زندگی کنید. بسیاری از ما انسان ها در گذشته مان زندگی می کنیم یا دایما در حال غبطه و افسوس خوردن هستیم یا اینکه بسیاری نیز هر چیزی را که در حال وجود دارد فدای آینده ای نامشخص می کنیم. فرد شاد کسی است که در حال زندگی می کند و گوشه نگاهی به آینده دارد.
 ▪ حسد، کینه، بغض و دلخوری را از خود دور و سعی کنیم به آرامش درون برسیم.
 ▪ خودمان را بشناسیم. در واقع خود واقعی مان. چراکه خود شناسی به ما کمک می کند شخصیت سالمی داشته باشیم و شخصیت سالم باعث می شود بسیاری از شرایط و امکانات شاد زیستن را برای خود فراهم کنیم. ما باید از آنچه خودمان هستیم احساس رضایت داشته باشیم.
 ▪ گذشت و بخشش سایرین به ما آرامش می دهد. وقتی در اخبار می بینیم یا می شنویم که شخصی از قصاص می گذرد، در واقع کار بسیار بزرگی است چراکه گذشت باعث می شود فرد احساس مثبتی پیدا کند که منجر به شادی درونی وی می شود.

درجه هوشی پایین تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و یا مرد مطلقه با یکدیگر

بررسی ها نشان داده اند که کودکانی که حاصل ار ازدواج زنان و یا مردان
مطلقه با یکدیگر اند نسبت به کودکانی که والدین آنها از ابتدا با یکدیگر
در پیوند زناشویی بوده اند ضریب هوشی پایین تری دارند. بررسی ها نشان
داده اند که در صورتی که فرزندی حاصل از ازدواج زن و مردی باشد که هر
دویشان یک طلاق را تجربه کرده اند ضریب هوشی اش به مراتب کمتر از فرزندی
خواهد بود که حاصل از ازدواجی است که در آن تنها یکی از والدین سابقا
طلاق را تجربه کرده اند. از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل میزان وفاداری
زن و مرد به یکدیگر است، چنین نتایجی کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر
علم ژنتیک قابل اثبات اند و فرزندان حاصله از این والدین به طور معمول
دارای ضریب هوشی پایینتر و احتمال وقوع طلاق در میان آنها به همین ترتیب
بالاتر خواهد بود.

درجه هوشی پایین تر و وفاداری کمتر
محققین دانشگاه هاروارد طی تحقیقاتی بر روی درصد موفقیت ازدواج ها نشان
داده اند که زوجهایی که دارای درجه هوشی بالاتری هستند در روابط زناشویی
خود به مراتب موفق تر از دیگر زوج ها می باشند.
دانشمندان ثابت کرده اند که بی وفایی همسران نسبت به یکدیگر، روابط خارج
از رابطه زناشویی و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب
مرد، در میان زوج های با ضریب هوشی بالا به مراتب کمتر از زوج های با
ضریب هوشی متوسط و زوج های با ضریب هوشی پایین مشاهده می شود.
دانشمندان نشان داده اند که میزان وفاداری زوجین به یکدیگر رابطه مستقیم
و معنی داری با درجه هوشی زوجین داشته به طوری که زوجین با ضریب هوشی
بالا تر به طور چشمگیری بیش از زوجین با ضریب هوشی پایین تر به یکدیگر
وفادار می باشند.

ضریب هوشی پایین ترو عشق و علاقه سطحی تر

عشق و علاقه ای که زوجین به یکدیگر نثار می کنند ارتباط مستقیم و معنی
داری با ضریب هوشی آنها دارد به طوری که زوجین با ضریب هوشی بالاتر ابراز
علاقه بیشتری به همسران خود مبزول داشته و قویا نسبت به روابط خارج از
زندگی زناشویی ابراز مخالفت نمودند.
دانشمندان در بررسی های خود نشان داده اند که افراد با ضرائب هوشی بالا
همواره کششی به سوی دیگر افراد با ضریب هوشی بالا نشان می دهند، و پر
واضح است که این افراد خود نیز باید دارای همین صفات باشند.

ضریب هوشی پایین تر و روابط جنسی بیشتر و زود هنگام تر

در خصوص میزان هوش و روابط جنسی قبل از ازدواج مطلعات فراوانی انجام
گرفته است. دانشمندان با ثبت ضریب هوشی افراد و اینکه آیا قبل ازدواج
روابط جنسی را تجربه کرده اند یا خیر، به نتایج بسیار جالب توجهی دست
یافته اند.
بررسی ها نشان داده اند که درصد افراد با ضریب هوشی پایین تر که پیش از
ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند به طور قابل توجهی بیش از درصد
افراد با ضریب هوشی بالایی است که پیش از ازدواج روابط جنسی را تجربه
کرده اند.

در یک بررسی که بر روی دختران دانشگاه برکلی، یکی از دانشگاه های بسیار
معتبر در آمریکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از این
دختران روابط جنسی را تجربه کرده اند، حال آنکه این رقم در چندین دانشگاه
دیگر که دانشجویان آن از نظر تحصیلی و ضریب هوشی در جایگاه پایینتری قرار
داشتند بیش از 70 درصد و در برخی دیگر از دانشگاه ها به بیش از 90 درصد
نیز می رسید.
چنین اختلاف فاحشی به واقع نشان دهنده اینست که افراد با ضریب هوشی
بالاتر تمایل کمتری به برقراری روابط جنسی بیهوده با دیگر افراد نشان می
دهند و اهمیت بیشتری برای ارزشهای معنوی قایلند تا ارزشهای جسمانی.
روند کلی چنین است که افراد با ضریب هوشی پایین تر همواره تمایل بیشتری
به برقراری روابط جنسی صرف و به دور از عشق و وفاداری از خود نشان می
دهند و بدین جهت راحت تر از افراد با ضریب هوشی بالاتر تن به اینگونه
روابط می دهند.

طتز: اگه زن شما رئیس تان بشود، چه بلایی سرتان می آید؟!

اگر مايليد تا گوشه اي از عواقب شوم اين وضعيت را دريابيد ، اين مطلب را تا آخر ، به دقت مطالعه کنيد ..



تا حالا پیش خودتان تصور کرده اید که اگر روزی زن شما ، در محل کارتان ، رئیس شما بشود ، چه عواقبی خواهد داشت ؟
اگر مایلید تا گوشه ای از عواقب شوم این وضعیت را دریابید ، این مطلب را تا آخر ، به دقت مطالعه کنید !

اگر یکروز ، چند ساعت دیر به محل کارتان برسید ...
واکنش همسر/رئیس شما : این چه موقع اومدن به سر کاره ؟ می دونی ساعت چنده ؟ چرا اینقدر دیر اومدی ؟ چیکار می کردی ؟ کجا بودی ؟ با کی بودی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !


اگر یکروز از ارباب رجوع ، زیر میزی یا همان رشوه ، دریافت کنید ...
واکنش همسر/رئیس شما : این چه کاری بود که تو کردی ؟ چرا این کار رو کردی ؟ مگه حقوق خودت برات کافی نبود ؟ مگه خرج و مخارجت در ماه چقدره ؟ چرا خرجت اینقدر رفته بالا ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !


اگر یکروز ، تقاضای چند روز مرخصی نمایید ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا تقاضای مرخصی کردی ؟ دیگه چه اتفاقی برات افتاده ؟ جایی می خوای بری ؟ کجا می خوای بری ؟ چرا می خوای بری ؟ با کی می خوای بری ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !


اگر یکروز در پرونده هایی که زیر دست شماست ، اشتباهی رخ دهد ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا این اشتباه رو مرتکب شدی ؟ چرا توی کارت دقت نکردی ؟ چرا چند وقته که بی دقت شدی ؟ چرا اینقدر حواست پرته ؟ انگار که فکر و ذکرت یه جای دیگست ؟ حواست کجاست ؟ هوش و حواست پیش کیه ؟ به کی داشتی فکر می کردی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !


اگر یکروز ، بعنوان کارمند نمونه اداره معرفی شوید ...
واکنش همسر/رئیس شما : از صمیم قلب بهت تبریک می گم . تو بعنوان کارمند نمونه شناخته شدی . حالا بگو ببینم ، چی شد که یکدفعه اینقدر عوض شدی ؟ چی باعث شده که اینقدر خوب کار کنی ؟ انگیزت برای خوب کار کردن چی بوده ؟ مشوقت کی بوده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !


اگر یکروز بخواهید از کارتان استعفا دهید ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا می خوای استعفا بدی ؟ مگه اتفاقی افتاده ؟ پس مخارج زندگی رو چطوری می خوای تامین کنی ؟ مگه شغل بهتری پیدا کردی ؟ چه شغلی ؟ کی برات پیدا کرده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

امیدوارم که با خواندن این مطلب ، به عمق فاجعه پی برده باشید ! پس به شما توصیه می شود که یا زوجه ای که رئیس باشد اختیار نکنید ، یا نگذارید که خانومتان رئیس شما بشود ، و یا اگر هم یک زمانی خدایی نا کرده ، روم به دیوار ، خانوم شما رئیستان شد ، سریعا و بدون هیچگونه معطلی ، از محل اداره متواری شوید و به دنبال یک شغل دیگر بروید !...

دوست داشتن چه نشانه‌هایی دارد؟

تا قبل از این که بله عقد را بگویید و رسما زن و شوهر شوید، باید درباره یکدیگر سختگیری داشته باشید و با دقت در رفتار یکدیگر، از انتخابتان مطمئن شوید اما بعد از آن، دیگر فقط باید به ساختن فکر کنید و بنا کردن زندگی عاشقانه ای که روی اصول پیش می رود و هر دو شما را تبدیل به یک فرد خوشبخت می کند.


وقتی كسی را دوست داریم، تنها با گفتن "دوستت دارم" نمی‌توانیم به او ثابت كنیم كه حقیقتا دوستش داریم. عشق و محبت، احساسی است كه در ما نسبت به ‌كسی به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی كسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی كارها ‌می‌كنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم.


1- ‌به او دروغ نمی‌گوییم
دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت. چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد.


2- غرورش را نمی‌شكنیم
گاهی وقت ها شکستن غرور شاید برای رسیدن به خیلی چیزها خوب باشه ولی نه به این شکل که صراحتا برای طرف مقابل بکار ببرید. چون این کار یک نوع خورد کردن شخصیت و ایجاد تنشی را در پی خواهد داشت که شاید در یک زمان کوتاه جبران اینکار چندان هم ساده نباشد.


3- ‌‌به خانواده‌اش و كسانی كه دوست دارد احترام می‌گذاریم
‌همسر شما از دل یك خانواده آمده است كه اگر آن خانواده نبود، همسر شما نیز امروز در كنار شما نبود، پس به ‌خاطر وجود همسرتان كه دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر وی به آنها احترام ‌بگذارید و مطمئن باشید كه همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.


4- ‌او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهیم گرفت
این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست چون هر كسی ایراداتی دارد، اما اگر كسی بخواهد همیشه تنها ایرادات ‌شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در كنار نقاط منفی ببینید تا به همسرتان احساس ‌ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.

5- با او لجبازی نمی‌كنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابر ‌خواسته‌ها و رفتار او موضع گیری و لجبازی نمی‌كنید.


6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتكب می‌شویم براحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی میكنیم
اشتباه كردن در زندگی، اجتناب ناپذیر است و یكی از راه‌های برطرف كردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل، ‌عذرخواهی است كه این عمل در برابر كسی كه دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا كه غرور در ‌برابر معشوق جایی ندارد.


7- ‌او را در كارها و تصمیماتمان دخیل می‌كنیم
وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را ‌راجع به همه چیز جویا شوید و كاری كنید كه او را خوشحال می‌كند، پس همیشه با او مشورت می‌كنید و ‌تصمیمات خود را به تنهایی نمی‌گیرید.

8- اگر مخالفتی با او داریم با آرامش قانعش می‌كنیم
اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب ‌ناپذیر است اما ‌برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشكل ساز و یا سازنده كند. پس اگر همسرتان را دوست ‌داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گوئید و دلیل مخالفت‌تان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه ‌می‌توانید قانعش كنید.


9- ‌می‌توانیم به راحتی اشتباهات او را ببخشیم و فراموش كنیم
درست است كه بعضی اشتباهات بخشودنی ‌نیست اما تعداد آنها بسیار كم است و معمولا در زندگی اشتباهات كوچكی پیش می‌آید كه می‌توان با محبت از آنها ‌گذشت و با صحبت‌های منطقی، از بروز دوباره آن جلوگیری كرد.


10- با لذت، گذشت خواهیم كرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرمان می‌خواهیم
این گذشت به معنی نادیده ‌گرفتن خودتان نیست بلكه وقتی كسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعد به خودتان.