عجیب ترین جرایم فیس بوکی

دنیای مجازی هم گاهی حکایت های عجیب و غریبی دارد. گاهی اتفاقاتی در این دنیای غیرواقعی می افتد که حیرت انسان را به دنبال دارد.
از جمله مشاهیر دنیای مجازی فیس بوک است که طرفداران بسیاری را جذب خود کرده و باعث شده افراد مختلف به هم نزدیک تر شوند.

اما هستند افرادی که ترجیح می دهند استفاده درستی از این قابلیت دنیای مجازی نداشته باشند و به این ترتیب خودشان را به دردسر می اندازند.

در این گزارش شما را با عجیب ترین جرائمی آشنا می کنیم که فقط در جایی مثل فیس بوک می تواند رخ دهد.


1. زنی که به خاطر فضولی و کنجکاوی در کار یک کاربر دیگر فیس بوک دستگیر شد


قانون شکنی همیشه دردسر ساز است، حتی درفیس بوک. شانون جکسون زنی که برای یکی از کاربران فیس بوک مزاحمت ایجاد کرده و در کارش فضولی بیجا کرده بود، دستگیر شد، جرا که قانون دنیای مجازی را نقض کرده بود.

فضولی بیجای خانم جکسون حداکثر 11 ماه و 29 روز زندان برایش دارد و تا سقف 2500 دلار هم جریمه نقدی روی دستش می گذارد.


2. مردی که به جرم جازدن خود در فیس بوک به جای شاهزاده مراکشی دستگیر شد


در آمریکا ساختن صفحه و پروفایل در دنیای مجازی به نام افراد مشهور امری عادی به شما می رود و شما با جستجوی نام افراد مشهور می توانید ده ها صفحه پیدا کنید که به نام چنین افرادی ساخته می شود.

اما شاید در آمریکا کمتر کسی به فکرش برسد که به نام برادر پادشاه مراکش هم می توان صفحه ای در دنیای مجازی درست کرد!

فواد مورتادا، 26 ساله صفحه ای در فیس بوک به نام برادر سلطان محمد ششم، پادشاه مراکش ساخت و با این جرم دستگیر شد.

با اطمینان می توان گفت که کارهای این جوان 26 ساله در صفحه خود به نام برادر پادشاه مراکش صرفا تفننی نبوده و اهداف خاصی را دنبال می کرده است


3. پلیسی که به جرم پست عکس های صحنه یک جرم به 4 سال زندان محکوم شد


مارک موزارلا، که تصاویر ضرب و شتم و خفه کردن زنی به نام کارولین وایم را در صفحه فیس بوکش منتشر کرده بود پس از اقرار صریح به رفتار آشوبگرانه خود به 4 سال زندان محکوم شد.

.گواهی مهارت های کمک های اولیه این پلیس بازنشسته 48 ساله نیز باطل شد


4. زنی که به جرم سر بریدن یک موش و پست تصاویر آن در فیس بوک محکوم شد


زن جوانی به جرم سربریدن یک موش و قرار دادن تصاویر آن روی فیس بوک به زندان محکوم شد. نومی اندرسون، 23 ساله به جرم آزار و اذیت حیوانات در جولای 2011 به زندان محکوم شد.

وی با استفاده از چاقو سر یک موش بی نوا را برید و همزمان از این کار خود فیلم برداری هم کرد و سپس فیلم را روی صفحه فیس بوکش قرار داد.


5. دو دختر نوجوان که به آزار و اذیت اینترنتی همکلاسی خود، پس از هک صفحه فیس بوک او متهم شدند


دو دختر نوجوان به هک صفحه فیس بوک همکلاسی خود و آزار و اذیت اینترنتی او متهم شده اند. این دو دختر 11 و 12 ساله پس از قرار دادن تصاویر غیراخلاقی روی صفحه فیس بوک همکلاسی خود تحت بازجویی هستند.

آنها با استفاده از اطلاعات رمز عبور قربانی وارد صفحه فیس بوکش شدند و پیام های با محتوای غیراخلاقی روی آن قرار می دادند.


6. زوجی که به خاطر خوردن نوعی سوسمار نادر در فیس بوک دستگیر شدند!


این، داستان زوجی آمریکاییست که وعده غذایی شان نوعی سوسمار نادر و در خظر انقراض بوده است. آنها زمانی گرفتار شدند که مقامات مسوول فیلم جشن آنها را در فیس بوک دیدند.

این زوج خبرساز آمریکایی در این میهمانی از میهمانان خود با نوعی سوسمار نادر پذیرایی کرده بودند.

هنوز مشخص نیست که این فیلم چگونه به دست افتاده است، اما گزارش های مردمی در این باره زیاد بوده است.

این زوج جوان که 23 و 24 سال سن دارند،به جرم نقض حریم حیوانات هر یک به 500 دلار جریمه نقدی محکوم شدند.


7. نوجوانی که به تلاش خود برای استخدام یک قاتل حرفه ای اعتراف کرد.


یازده تا 22 سال زندان در انتظار نوجوانی است که اعتراف کرده از فیس بوک برای استخدام یک قاتل حرفه ای استفاده کرده است.

وی انگیزه خود از این کار را کشتن زنی اعلام کرده که او را متهم به تجاوز کرده است.



8. نوجوانی که پس از پست مطلبی درباره دستشویی، بیچاره شد


پسر نوجوان 16 ساله به بستن چاه دستشویی یک کتابخانه محکوم شد. وی که با دستمال های دستشویی راه چاه آن را مسدود کرده بود، باعث شد تا کتابخانه را سیل فراگیرد و این مرکز به مدت 5 ماه به خاطر این مشکل و خرابی های ناشی از آن تعطیل شود.

اما نکته جالب اینجاست که این پسر نوجوان تا زمانی که از این شاهکار خود در فیس بوک حرفی به میان نیاورده بود، کسی از آن خبری نداشت!

طالع بینی جالب چینی

 

هیچ کلکی در کارنیست!

این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود! البته به شرطی که تقلب نکنید!
طالع بینی چینی!

سال جدید چینی امسال سال اژدهای آهنین است

که امیدواریم سالی خوش و پر از خوش شانسی برای شما باشد!

فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نکنید،

در غیر این صورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد

و بعد آرزو خواهید کرد که ای کاش تقلب نمی کردید!

این حدوداً ۳ دقیقه زمان خواهد برد تا شما را دیوانه کند!!

این بازی نتیجه خنده دار و در عین حال شگفت انگیزی خواهد داشت!

پیام را یکجا تا پایا ن نخوانید بلکه مرحله به مرحله پیش بروید و عین دستورالعمل انجام دهید!
نکته: زمانی که می خواهید اسامی را بنویسید اطمینان حاصل کنید که اشخاصی هستند که شما آنها را می شناسید (تبصره از خودم: یعنی اسم الکی یا بیخودی ننویسید!!!)
مهم: همچنین بیاد داشته باشید که به هنگام نوشتن اسامی و عمل کردن به دستورالعمل از احساس و غریزه خود استفاده کنید و بی خودی و بیش از حد فکر نکنید بلکه آنچه که در آن لحظه به ذهنتان می آید را بنویسید!
با زهم باید گفته شود که به آرامی و مرحله به مرحله به انتهای متن بروید در غیر این صورت نتیجه درست نخواهد بود و آن را ضایع خواهید کرد!
(باز هم تبصره از خودم: این رو به خاطر این چندین بار تکرار کرده که آدمهای فضول ببخشید کنجکاو خودشونو کنترل کنن!!!)
خوب حالا یک قلم و یک برگ کاغذ آماده کنید.

۱- اول از هر چیز اعداد ۱ تا ۱۱ را به صورت ستونی یا ردیفی (زیر هم) بر روی کاغذ بنویسید.
۲- سپس در جلوی ردیف (ستون) ۱ و ۲ هر عددی را که مایلید بنویسید.
۳- حال در جلوی ردیف ۳ و ردیف ۷ نام شخصی را از جنس مخالف بنویسید.
۴- نام اشخاصی را که می شناسید (چه دوست یا اعضای خانواده یا فامیل) در جلوی ردیفهای ۴، ۵ و ۶ بنویسید.
۵- در ردیفهای ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱نام چهار ترانه (آهنگ) را بنویسید (در جلوی هر ردیف نام یک ترانه)
۶- اکنون نهایتا میتوانید یک آرزو کنید!!
و حالا کلید رمز گشایی این بازی:

۱- عددی را که در ردیف ۲ نوشته اید مشخص کننده تعداد اشخاصی است که شما باید در باره این بازی به آنها بگویید!
۲- شخصی که نامش در ردیف ۳  قید شده کسی است که شما عاشقش هستید!!!
۳- شخصی که نامش در ردیف ۷  قید شده کسی است که شما دوستش دارید ولی با هم نمی سازید (یا به تعبیر دیگر عاقبت خوشی نخواهد داشت!)!!!
۴-شخص شماره ۴   کسی است که شما بیش از همه به او اهمیت میدهید!
۵-شخص شماره ۵  کسی است که شما را بسیار خوب می شناسد.
۶-شخصی  که نامش در ردیف ۶ قید شده، ستاره بخت (ستاره خوش شانسی) شماست!
۷-آهنگ قید شده در ردیف ۸ با شخص شماره ۳ تطبیق می کند (مرتبط است)!!!
۸- آهنگ شماره ۹ آهنگی برای شخص شماره ۷ است!
۹-گ آهنگ شماره ۱۰ آهنگی است که بیش از همه افکار شما را بازگو می کند!
۱۰- و بالاخره شماره ۱۱ آهنگی است که می گوید شما در باره زندگی چه احساسی دارید!!!!

واقعا شگفت آور است! نه؟! ولی بنظر می آید که درست باشه!

مورچه کارمند وشیر مدیر

مورچه هر روز صبح زود سر كار مي رفت و بلافاصله كارش را شروع مي كرد و با خوشحالي هر روز كار زيادي انجام مي داد. رئيسش كه يك شير بود از اينكه مي ديد مورچه مي تواند بدون سرپرستي بدين گونه كار كند، بسيار متعجب بود. بنابراين سوسكي را كه تجربه بسيار بالايي در سرپرستي داشت و به نوشتن گزارشات عالي شهره بود، استخدام كرد تا اين موضوع را بررسي كند.

اولين تصميم سوسك راه اندازي دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود. او همچنين براي نوشتن و تايپ گزارشاتش به كمك يك منشي نياز داشت. عنكبوتي هم مديريت بايگاني و تماسهاي تلفني را بر عهده گرفت. شير از گزارشات سوسك لذت مي برد و از او خواست كه نمودارهايي كه نرخ توليد را توصيف مي كند تهيه نموده كه با آن بشود روندها را تجزيه تحليل كند. او مي توانست از اين نمودارها در گزارشاتي كه به هيات مديره مي داد استفاده كند. بنابراين سوسك مجبور شد كه كامپيوتر جديدي به همراه يك دستگاه پرينت ليزري بخرد. او از يك مگس براي مديريت واحد تكنولوژي اطلاعات استفاده كرد.



مورچه كه زماني بسيار بهره ور و راحت بود از اين حد كاغذ بازي افراطي و جلساتي كه بيشتر وقتش را هدر مي داد متنفر بود. شير به اين نتيجه رسيد كه زمان آن فرا رسيده كه شخصي را به عنوان مسئول واحدي كه مورچه در آن كار مي كرد معرفي كند. اين سمت به جيرجيرك داده شد. اولين تصميم او هم خريد يك فرش و نيز يك صندلي ارگونوميك براي دفترش بود. اين مسئول جديد يعني جيرجيرك هم به يك عدد كامپيوتر و يك دستيار شخصي به منظور كمك به برنامه بهينه سازي استراتژيك كنترل كارها و بودجه نياز پيدا كرد.



اكنون واحدي كه مورچه در آن كار مي كرد به مكان غمگيني تبديل شده بود كه ديگر هيچ كسي در آن جا نمي خنديد و همه ناراحت بودند. در اين زمان بود كه جيرجيرك، شير را متقاعد كرد كه نياز مبرم به شروع يك مطالعه سنجش شرايط محيطي وجود دارد. با مرور هزينه هايي كه براي اداره واحد مورچه مي شد شير فهميد كه بهره وري بسيار كمتر از گذشته شده است.



بنابر اين او جغد كه مشاوري شناخته شده و معتبر بود را براي مميزي و پيشنهاد راه حل اصلاحي استخدام نمود. جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با يك گزارش حجيم چند جلدي باز آمد. نتيجه نهايي اين بود: «تعداد كاركنان زياد است».



حدس مي زنيد اولين كسي كه شير اخراج كرد چه كسي بود؟



مسلماً مورچه؛ چون او عدم انگيزه اش را نشان داده و نگرش منفي داشت.

گویندمراچوزادمادر (طنز)

گویند     مرا  چو   زاد     مادر                      پستان به دهان گرفتن  آموخت

شب ها   بر ِ  گاهواری      من                      بیدار نشست  و  خفتن  آموخت

دستم  بگرفت  و پا  به  پا  برد                       تا شیوه ی  راه  رفتن  آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم                       الفاظ  نهاد    و  گفتن   آموخت

لبخند    نهاد     بر    لب    من                       بر غنچه ی گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی  اوست                     تا هستم وهست  دارمش دوست

                                                                                                                                           ( ایرج میرزا)

 

امّا بشنوید از عمو مصطفی

گوینــــــــد مرا چـــو زاد   مـادر                       روی کاناپه،   لمــــیدن آموخت   

شب ها بر ِ مـــاهــواره تا صبــح                       بنشست و کلیـپ  دیدن  آموخت

برچهـــره، سبوس و ماست مالید                        تا شیوه ی خوشگلیـدن آموخت

بنــــمود «تتو» دو ابروی خویش                       تا رســم کمان کشـیدن  آموخت

هر مــــاه برفـــت نزد جـــــراح                         آیین ِ چروک چیـــــدن  آموخت

دستـــــــــم بگـــرفت و ُبرد بازار                      همـــــواره طلا خریدن  آموخت

با دایــــــی و عمّه های جعــــلی                        پز دادن  و قُمپُــــــزیدن آموخت

با قوم خودش ، همیــــــشه پیوند                        از قوم شــــوهر، بریدن آموخت

آســــــوده نشست و با اس ام اس                        جک های خفن، چتیدن آموخت

چون سوخت غذای ما شب وروز                       از پیک، مدد رسیــــدن آموخت

پای تلفــــن دو ساعت و نیــــــم                          گل گفتن و گل شنیـــدن آموخت

بابــــــام    چــــو آمد از سر کـــار                      بیماری و قد خمیـــــدن  آموخت

 
(سحر)

20 روش استفاده از روانشناسی رنگ ها

رنگ ، عنصر قدرتمندی در دکوراسیون داخلی است که می تواند بسیار الهام بخش باشد و برای فضایی ساده و معمولی حال وهوایی ویژه و جلوه ای جذاب ایجاد کند...
 
هنگامی که تصمیم به طراحی دکوراسیون خانه دارید ، به احتمال زیاد روش های مختلفی را پیش می گیرید. ممکن است اشیا و رنگ های ساده ای را انتخاب کنید یا از الگوها و زمینه های جذاب و با شکوه برای دکوراسیون خانه خود استفاده کنید.با این حال ، رنگ ، عنصر قدرتمندی در دکوراسیون داخلی است که می تواند بسیار الهام بخش باشد و برای فضایی ساده و معمولی حال وهوایی ویژه و جلوه ای جذاب ایجاد کند.به ویژه هنگامی که از رنگ ها در دکوراسیون داخلی و خارجی خانه استفاده می شود . روان شناسی رنگ ، راه بسیار خوبی برای ایجاد یک خانه سالم و زیباست . در اینجا20 راه برای استفاده از روان شناسی رنگ ها در دکوراسیون خانه به شما معرفی می شود.

1- ایجاد توهم در فضا با رنگ های روشن : اگر می خواهید خانه شما از آنچه واقعا هست بزرگتر به نظر برسد توصیه می کنیم از رنگ های روشن و پرجنب و جوش مثل زرد و پوست تخم مرغی برای وسعت بخشیدن به فضای داخلی وخارجی خانه خود استفاده کنید. به عنوان یک هشدار، لازم است به شما بگوییم که در این مورد از رنگ سفید استفاده نکنید؛ زیرا این رنگ هرچند که بر فضا می افزاید ، اما باز نمی تواند به اندازه رنگ های تینت (مایه های روشن از یک رنگ ) موثر واقع شود.

2- تاحد امکان سعی کنید به جای رنگ های ساده که اسم آنها تک کلمه ای است ، از رنگ های ترکیبی که اسمی دو قسمتی دارند و نوع آنها کاملا در اسمشان توصیف شده است ، استفاده کنید. در این صورت دکوراسیون خانه شما حرفه ای تر و منحصر به فرد به نظر خواهد رسید، برای مثال سبز جنگلی یا سفید پوست تخم مرغی

3- در آشپزخانه خود با کمک رنگ قرمز ایجاد اشتها کنید: نشان داده شده است که قرمز در اکثر افراد ایجاد اشتها می کند و این یکی ازمهم ترین دلایلی است که اغلب رستوران ها از رنگ قرمز در قسمت های زیادی از دکوراسیون خود استفاده می کنند.از این رو توصیه می کنیم برای افزایش اشتهای فرزندان واعضای خانواده خود از رنگ قرمز در درکوراسیون آشپزخانه تان استفاده کنید؛ این رنگ را می توانید مثلا با کرکره پنجره و کابینت های بژ هماهنگ سازید.

4- رنگ آمیزی سالن انتظار و ورودی خانه را به نحوی با رنگ آمیزی دکوراسیون خارجی و داخلی خانه هماهنگ کنید؛ یکی از بهترین راه ها برای اینکه به میهمانان شما احساس شگفتی دست دهد ، این است که برای رنگ دکوراسیون ورودی خانه خود ، رنگ اصلی دکوراسیون خارجی منزل را با رنگ اصلی دکوراسیون داخلی خانه خود بیامیزید یا مقداری از رنگ اصلی دکوراسیون خارجی خانه را در دکوراسیون ورودی تان قرار دهید، این کار می تواند تاثیر بسیار خوبی روی افراد در هنگام ورود داشته باشد.

5- در زمستان خانه خود را با رنگ ها گرم کنید: با استفاده از رنگ های قرمز ، نارنجی و زرد در طراحی دکوراسیون داخلی خانه خود ، به خصوص در زمستان ، فضای خانه خود را گرم و صمیمی سازید و از میهمانان خود به گرمی استقبال کنید. اگر قصد فروش خانه تان را در زمستان دارید، حتما این نکته را مد نظر داشته باشید و به آن عمل کنید.

6- فضای خانه را در تابستان با کمک رنگهای سرد خنک سازید.: در امتداد خطوط همان رنگ های گرم در پاییز ، رنگ های سرد به ویژه آبی می تواند خانه شما را در تابستان باطراوت ،خنک و تمیز نشان دهد.اگر در تابستان قصد انجام پروژه نقاشی خانه خود را دارید حتما استفاده از رنگ های سرد را در نظرداشته باشید.

7- از رنگ هایی که از آنها خاطره دارید استفاده کنید: روان شناسان رنگ معتقدند که اگر افراد از رنگ هایی که آنها را یاد دوران کودکی شان می اندازد و از آنها خاطرات خوبی دارند در خانه به ویژه در آشپزخانه استفاده کنند، آن رنگ می تواند تداعی کننده خاطرات باشد و حال و هوا و احساس خوشایندی را برای آن فضا ایجاد کند.

اگر نمی توانید رنگهای موجود در خانه ای را که در دوران کودکی خود را در آن سپری کرده اید به یاد آورید بدانید که ترکیب قرمز و زرد می تواند ترکیب خوبی برای آشپزخانه شما باشد.

8- از رنگ های آرامش بخش برای فضاهای استراحت استفاده کنید: رنگ های خنک و ملایم برای فضاهایی مثل اتاق خواب می تواند جوی راحت و تسکین دهنده ایجاد کند. برای چنین فضاهایی از طیف های مختلف رنگ آبی ،سبز و حتی بنفش برای به آرامش رسیدن خود استفاده کنید. اگر از این تکنیک استفاده می کنید باید بدانید هرچه رنگ انتخابی شما تیره تر باشد تاثیرش واضح تر خواهد بود.

9- با ترکیب حالات مختلف ،اتاق ورزشی جسور داشته باشید: اگرچه ممکن است رنگ قرمز رنگی پرانرژی و مناسب برای اتاق ورزش به نظر برسد اما درواقع استفاده از مقدار زیادی رنگ قرمز در اتاق ورزش می توان بیش ازحد فضا را گرم و آزار دهنده کند.توصیه می کنیم برای رنگ آمیزی دیوارهای اتاق ورزش ،از ترکیبی متعادل مانند ترکیب زرد و آبی استفاده کنید.همچنین اگر تمایل به داشتن فضایی خنک و تسکین دهنده در اتاق ورزش دارید ترکیب سبز - آبی می تواند گزینه مناسبی برای شما باشد.

10- اگر فشار خون بالا دارید رنگ قرمز را ازخود دور نگه دارید: گرچه قرمز در دکوراسیون آشپزخانه سبب افزایش اشتها می شود اما طیف های تیره تر آن سبب افزایش فشار خون نیز خواهد شد. به افرادی که دچار مرض فشار خون هستند استفاده از این رنگ به ویژه طیف های تیره آن توصیه نمی شود.چنین افرادی اگر علاقه زیادی به رنگ قرمز دارند بهتراست کمتر از طیف های روشن تر آن استفاده کنند.

11- با استفاده از رنگی آشنا در سرویس بهداشتی ، خود را دوست داشتنی تر ببینید: توجه کنید که اگر رنگی وجود دارد که تمایل زیادی دارید اکثر لباس های خود را به آن رنگ بخرید، توصیه می کنیم ازهمان رنگ نیز برای سرویس بهداشتی استفاده کنید؛یا اگر از رنگی متنفرید هیچ لباسی به آن رنگ برتن کنید،هرگز از آن برای دکوراسیون سرویس بهداشتی نیز استفاده نکنید.مسلما شما انتظار دارید زمانی که در آینه سرویس بهداشتی به خود نگاه می کنید احساس خوبی به شما دست دهد و رنگی که در زمینه تصویر شما در آینه خودنمایی می کند ،می تواند بسیار در این احساس نقش داشته باشد.

12- تمرکز در اتاق کار با رنگ سبز: رنگ سبز در دکوراسیون اتاق کار سبب می شود تمرکز شما بر کاری که انجام می دهید چندین برابر شود ودرنتیجه با سرعت بیشتری کار خود را به اتمام می رسانید و می توانید دقایق بیشتری را در کنار اعضای خانواده خود سپری کنید.دیوارها را با سبز ملایم رنگ آمیزی کنید و رنگ های هماهنگ دیگری را نیز در درکوراسیون جای دهید. مراقب باشید که با استفاده بیش ازحد از طیف های رنگ سبز،اتاق کار خود را به جنگل تبدیل نکیند.

13- از رنگ اراغوانی محتاطانه استفاده کنید: اگرچه رنگ بنفش و ارغوانی سمبل سلامت و احساسات عاشقانه است ،اما از این رنگ به مقدار زیادی درطبیعت مشاهده نمی شود وتنها جنبه دکوراتیو و هنری دارد. اگر شما واقعابه وجود این رنگ در دکوراسیون خود تمایل دارید،تنها مقداری از آن را در کنار رنگ های طبیعی قوی مانند زرد و سبز استفاده کنید.

14- برای ایجاد جلوه ای طبیعی در خانه ، از رنگ قهوه ای استفاده کنید: اگر جلوه چوب یا چرم رادوست دارید و می خواهید دکوراسیون خانه شما جلوه ای طبیعی داشته باشد از رنگ قهوه ای در دکوراسیون خانه تان استفاده کنید.البته رنگ قهوه ای ممکن است در برخی از افراد ایجاد افسردگی کند.

15- رنگ مشکی تنها برای اتاق نوجوان مناسب نیست : شما می توانید در صورت تمایل از رنگ مشکی در کنار سفید برای هرفضایی درخانه استفاده کنید. تنها مشکل استفاده از رنگ سیاه در دکوراسیون این است که سبب می شود فضا تنگ تر به نظر رسد. یکی از ایده های زیبا برای دکوراسیون اتاق خواب با رنگ سیاه این است که سقف اتاق را با رنگ مشکی رنگ آمیزی کنید و از نور پردازی ستاره ای روی سقف استفاده کنید . در این صورت دکوراسیونی با زمینه و موضوع شب دراتاق خواهید داشت .

16- استفاده از رنگ صورتی برای رسیدن به آرامش در اتاق مدیتیشن : اگر شما به اندازه کافی خوش شانس هستید که می توانید در خانه خود فضایی جداگانه را به اتاق مدیتیشن یا تمرکز اختصاص دهید،باید بگوییم بهترین و مناسب ترین رنگ برای این فضا رنگ صورتی است . اغلب باشگاه های ورزشی از این رنگ در رخت کن خود استفاده می کنند تا کمبود انرژی افرادی که پس از ورزش برای تعویض لباس به آن جا می روند جبران شود و آرام بگیرند.

17- رنگ زرد،رنگ خوش بینی و نشاط : زرد رنگ خورشید است و می تواند فضا را به محیطی آفتابی و گرم تبدیل کند و همانطور که می توانید حدس بزنید، می توانید رنگ بسیار مناسبی برای اتاق آفتاب باشد . توصیه می کنیم از رنگ زرد حتما در دکوراسیون فضای ورودی خانه تان استفاده کنید تا استقبالی گرم از میهمانان شما به عمل آید و آنها بتوانند دیدی روشن و مثبت به خانه شما پیدا کنند.

18- چرا اغلب وسایل حمام و سرویس بهداشتی سفیداست: سفید نه تنها نماد تمیزی و پاکیزگی است ،بلکه نظافت و تمیزکردن وسایل وعناصری که رنگ سفید دارند نیز بسیار آسان تر است .رنگ سفید هر گونه کثیفی را به سرعت نشان می دهد و شما می توانید آن را بدون ترس از بین رفتن رنگ وسیله بشویید و از بین ببرید و همواره سرویس بهداشتی تمیز و درخشانی داشته باشید.

19- زمانی که از همه جا ناامید شدید به طبیعت بنگرید: هنگامی که برای نقاشی خانه خود از روان شناسی رنگ ها استفاده می کنید به یاد طبیعت باشید و از آن الهام بگیرید.رنگ های موجود در طبیعت می تواند بهترین راهنما برای انتخاب رنگ ها در دکوراسیوان داخلی برای شما باشد.

20- برای اتاق بیمار یا کودک مبتلا به آسم روی رنگ نارنجی حساب کنید: رنگ نارنجی می تواند سبب بهبود عملکرد ریه و افزایش انرژی شود. نارنجی ملایم برای کسانی که دوره نقاهت بعداز بیماری را می گذرانند یا دچار مشکلات ریوی هستند می تواند بسیار مفید باشد.

مقایسه بین زنان و مردان

- تمایلات جنسی:

* مردان مدام به برقراری رابطه جنسی می اندیشند. این یکی از تصورات زنان نسبت به مردان است. بله این گفته کاملا واقعیت دارد اما زنان باید آگاه باشند که این یکی از خصوصیتهای بیولوژیکی مردان است.در واقع مردان در طبیعت اینگونه طراحی گردیده اند و نباید به آنها به دید موجوداتی شیطانی نگریست. علت دیگر را میتوان در تبلیغات گسترده رسانه ها در فیلمها و آگهی های تبلیغاتی جستجو کرد که مدام سکس و پورنوگرافی را ترویج میدهند.

* انگیزش بصری نقش مهمی در تهییج جنسی مردان ایفا میکند. مردان از لحاظ جنسی موجوداتی بصری هستند اما زنان بیش از آنکه با نگاه کردن و یا لمس کردن از لحاظ جنسی برانگیخته گردند، نسبت به کلام و واژه ها و لحن صدا از خود واکنش نشان داده و برانگیخته میگردند. عدم آگاهی نسبت به این تفاوت بارز میان دو جنس میتواند برای زنان و مردان مشکل ساز باشد.

*تخیلات نیز نقش بسیار قدرتمندی در تهییج جنسی مردان ایفا میکند.این بدان معناست که مردان بسیار در مورد رابطه جنسی خیالپردازی میکنند. یافته ها بیانگر آن است که مردان 3 برابر زنان برقراری رابطه جنسی را در رویاهای خود میبینند.

* مردان و زنان در سطح انرژی و تمایلات جنسی نیز با یکدیگر تفاوت دارند. زنان معمولا یک باطری و یا منبع انرژی دارند که تمام کارهای خود را با آن انجام میدهند از قبیل کار، مراقبت و رابطه جنسی. اما مردان یک باطری تعبیه شده یدک صرفا برای برقراری رابطه جنسی همواره در اختیار دارند. بدین مفهوم که یک مرد ممکن است مانند یک دونده ماراتون خسته و ناتوان باشد اما کماکان انرژی کافی برای برقراری رابطه جنسی در اختیار خواهد داشت. اما این سناریو برای زنان هیچ مصداقی ندارد. اما تصور "خیلی خسته برای برقراری رابطه جنسی" بندرت به ذهن یک مرد خطور میکند. این مسئله به ساختار مغزی زن و مرد مربوط میگردد. میل جنسی زنان شدیدا به بخش احساسی و عاطفی مغزشان مرتبط است. میل جنسی مردان کمتر به احساسات مقید است. این تفاوت نیز میتواند تنش جنسی بزرگی را میان زنان ومردان پدید آورد. اما این نیز یک تمایز بیولوژیکی میباشد.

* زنان و مردان هر دو تحت تاثیر سیکل هورمونی قرار دارند. اکثر زنان سیکل 28 روزه ای داشته که بروی خلق و خو و تمایلات جنسی آنان تاثیر گذاراست. مردان نیز دارای سیکل بیولوژیکی هستند. مردان دارای انباشت تستوسترون 3 روزه در بدن خود میباشند. یک مرد معمولی دارای سائق جنسی 3 روز در میان میباشد. یعنی تمایل دارد حداقل 3 روز در میان رابطه جنسی داشته باشد. اما این سیکل نیز همچون سیکل زنان در افراد مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. البته این موضوع نباید توجیهی برای زیاده خواهی مردان باشد از آنجایی که این تمایلات قابل کنترل میباشد.

* خیانت جنسی برای مردان و خیانت احساسی (رابطه صمیمی) برای زنان غیر قابل تحمل است. بدین مفهوم که برای یک مرد حتی تصور خیانت جنسی همسرش میتواند واکنش شدیدی در وی ایجاد کند. اما در زنان بیشتر از این موضوع هراس دارند که نکند همسرشان آنها را رها کرده و عاشق زن دیگری شود.

* پیک جنسی (اوج تمایلات جنسی) در مردان در سن 18 سالگی و در زنان در سنین 35 تا 40 سالگی میباشد. یکی دیگر از تفاوتهای فاحش.

*شدت اورگاسم (اوج لذت جنسی) در زنان بیشتر از مردان میباشد.

*مدت رسیدن به اوج لذت جنسی در مردان کمتر از 3 دقیقه و در زنان 10 تا 20 دقیقه(حداقل 12 دقیقه) بطول می انجامد.ی کی دیگر از تفاوتهای دردسر ساز.

* کاهش تناوب روابط جنسی در مردان وزنان واکنشهای متفاوتی ایجاد میکند: در مردان میل جنسی افزایش یافته، سریعتر تحریک شده و آسانتر به اوج لذت جنسی میرسند اما در زنان کاملا برعکس است بطوری که میل جنسی کاهش یافته، به سختی برانگیخته میگردند و رسیدن به اوج لذت جنسی بسیار دشوار میگردد. یکی دیگر از تفاوتهای مشکل آفرین.



2- روانشناختی:

* تفکر غالب در مردان: جدایی (استقلال)، موفقیت، شغل و در زنان: وابستگی(تعلق)، گفتگو و رابطه میباشد.

* زنان بیشتر از مردان نگران سلامتی خود هستند.

* زنان به پول به چشم ابزار مینگرند اما مردان به عنوان منبع قدرت.

* زنان بیشتر از مردان از دیگران در خواست کمک میکنند.

* مردان از لحاظ جنسی حسد میورزند زنان از لحاظ احساسی و رابطه صمیمی.

* وفاداری در زنان بیشتر از مردان است.

* مردان بیشتر به اشیاء و اهداف و زنان به افراد و احساسات علاقه مند میباشند.

*مردان هیچگاه در مورد مشکلاتشان صحبت نمی کنند مگر آنکه بخواهند نظر و اندرز یک کارشناس را جویا گردند. درخواست کمک از دیدگاه مردان ضعف تلقی میگردد.

*مردان پرخاشگر، جنگجو تر و سلطه جو تر از زنان میباشند.

* دغدغه فکری مردان وضعیت مالی و زنان جذابیت فیزیکی است.

* مردان بیشتر منطقی، تحلیل کننده و خرد گرا هستند زنان بیشتر خلاق، کل نگر و احساساتی.

*برخلاف تصور مردان بیشتر از زنان نسبت به پایان یافتن رابطه آسیب پذیر تر و وابسته تر میباشند و در صورت پایان یافتن یک رابطه خرد میگردند. زیرا مردان معمولا دوستان و پشتیبان احساسی کمتری نسبت به زنان دارند.

* مردان نصیحت زنان را به منزله عدم کفایت و شایستگی خود قلمداد میکنند.

* مردان برای دلداری دادن زنان آزرده راه حل برای مشکلاتشان ارائه میدهند اما این عمل از سوی زنان بی توجهی به احساساتشان تفسیر میگردد.

همه چیز در مورد عوارض استامینوفن

به جرات مي‌توان گفت تمام ايرانيان حداقل يك بار در عمر خود استامينوفن خورده‌اند. اين دارو چند سالي است كه به عنوان پر مصرف‌ترين دارو در ايران معرفي مي‌شود. ايرانيان سال گذشته حدود يك ميليارد و 100 ميليون قرص استامينوفن مصرف كردند. اما شايد بسياري از شما از عوارض اين دارو بي‌خبر باشيد.
شناسنامه
استامينوفن كه با نام‌هاي تجاري تايلنول در آمريكا و پاراستامول در انگلستان به فروش مي‌رسد، يك داروي مسكن و تب بر است كه براي تسكين انواع دردهاي مداوم و خفيف، سردرد، درد عضلاني، كمردرد، دندان درد، دردهاي قاعدگي، درد مفاصل و درد ناشي از سرماخوردگي به كار مي رود.
استامينوفن از جمله داروهاي ضدتب و ضددرد غير مخدر است كه اثرات ضدالتهابي و ضدپلاكتي ندارد و با تا‡ثير مستقيم بر مركز حرارتي هيپوتالاموس براي انسداد اثرات مواد تب زاي دروني، اثر ضد تب خود را اعمال مي‌كند، اما با انسداد عروق محيطي باعث افزايش جريان خون در پوست و افزايش تعريق شده و در نتيجه حرارت بدن زياد مي شود.
قدرت اثر استامينوفن در مهار سنتز پروستاگلندين‌ها در سيستم اعصاب مركزي به اندازه آسپرين است اما قدرت مهار سنتز پروستاگلندين هاي محيطي دارو از آسپرين كمتر است ، درنتيجه فاقد آثار مشخص باليني ضد تورم و ضد رماتيسمي است. استامينوفن از مجراي گوارش به سرعت و به طور كامل جذب مي‌شود. 25 درصد دارو به پروتئين پيوند مي يابد، تقريباً 90تا 95 درصد آن در كبد شكسته مي شود و از طريق ادرار دفع مي شود و كمتر از 5 درصد استامينوفن بدون تغيير دفع مي شود.
نيمه عمر دفع دارو يك تا 4 ساعت است. مصرف بيش از حد دارو در كوتاه مدت، باعث طولاني شدن نيمه عمر دارو و اثرات سمي آن مي شود. نيمه عمر بيش تر از 4 ساعت با ازبين رفتن بافت كبدي همراه است و نيمه عمر بيشتر از 12 ساعت باعث اغما مي‌شود.
انواع واقسام
استامينوفن در بازار ايران به شكل قطره ،شربت ،قرص و شياف يافت مي‌شود كه هر يك داراي مقادير متفاوتي ماده موثر است.

مصرف صحيح
قرص‌ استامينوفن‌ را مي‌توان‌ براي‌ سهولت‌ بلع‌، خرد كرد. انواع‌ خوراكي‌ استامينوفن‌ را مي‌توان‌ با مقدار اندكي‌ از مواد غذايي‌ نظير ماست‌ يا‌ ‌مربا مخلوط‌ كرد. براي‌ استعمال‌ راحت‌تر شياف‌ بهتر‌ ‌است‌ آن‌ را 30 دقيقه‌ در يخچال‌ نگاه‌ داشت‌. براي‌ استعمال‌ شياف‌، پوشش‌ شياف‌ را برداشته‌، آن‌ را با آب‌ سرد مرطوب‌ كرده‌، سپس‌ در حالي‌ كه‌ به‌ يك‌ پهلو‌ ‌خوابيده‌ايد با انگشت‌ خود شياف‌ را داخل‌ مقعد كنيد.
براي كودكان شربت‌هاي طعم‌دار استامينوفن در بازار موجود است. اگر يك‌ نوبت‌ دارو را فراموش‌ كرديد، مي‌توانيد به‌ مجردي‌ كه‌ آن‌ را به‌ ياد آورديد، مصرفش‌ كنيد. اما‌ ‌اگرنوبت‌ بعدي‌ رسيده‌ است‌، نوبت‌ فراموش‌ شده‌ را رها كرده‌ به‌ برنامه‌ دارويي‌ منظم‌ خود بازگرديد. مقدار دارو را دو برابر نكنيد

باور غلط
استامينوفن از بين مسكن‌هاي موجود، به‌ ‌عنوان يك داروي ضددرد كم عارضه در ميان مصرف كنندگان دارو شناخته شده است و در‌ ‌نتيجه اين باور غلط، برخي افراد به صورت خودسرانه و بي‌رويه اين دارو را مصرف‌ ‌مي كنند، در حالي كه اين دارو در موارد مصرف با مقاديردرماني نيز ايجاد عارضه‌ ‌كرده و در صورت مصرف بيش از حد و بي‌رويه و نيز خارج از كنترل، عوارض دارو به صورت‌ ‌بارز و برجسته ظهور مي‌كند، لذا مصرف دارو بايد با احتياط و فقط در مواقع‌ ‌نياز صورت گيرد.توجه داشته باشيد كه مصرف استامينوفن نبايد بيش از 10 روز ادامه يابد، مگر آنكه زير نظر پزشك باشد‌.

كم يا زياد
ميزان مصرف توصيه شده براي بزرگسالان و بچه هاي بالاي 12 سال 335 تا 650 ميلي گرم هر 4 تا 6 ساعت در صورت نياز است.اين ميزان براي بچه‌هاي 6 تا 11 سال 150 تا 300 ميلي‌گرم 3 تا 4 بار در روز است. تعيين ميزان مصرف دارو براي بچه‌هاي زير 6 سال بايد با مشورت پزشك صورت گيرد. توجه داشته باشيد كه فرآورده‌هاي مختلف اين دارو داراي مقادير متفاوتي استامينوفن هستند.

آن روي سكه
استامينوفن عوارض جانبي كمي دارد. شايع‌ترين عارضه آن سبكي سر است. بعضي افراد ممكن است دردي در كمر احساس كنند. همچنين به طور نادر باعث بروز واكنش‌هاي آلرژيك مي‌شود. هر فردي كه پس از مصرف استامينوفن، جوش، تورم يا تنگي نفس پيدا كرد، بايد مصرف دارو را قطع كرده و فوراً به پزشك مراجعه كند.ديگر اثرات جانبي نادر عبارتند از: زردي پوست يا چشم‌ها، خونريزي يا كبودي غيرمعمول، ضعف، خستگي، مدفوع سياه يا خوني، ادرار خوني يا كدر و كاهش ناگهاني مقدار ادرار.
از كار افتادگي كبد
دانشمندان پس از آنكه معلوم شد مسكن استامينوفن يكي از علل عمده از كار افتادگي كبد در آمريكا بوده است، نسبت به عواقب مصرف زياد اين دارو هشدار داده‌اند. به گفته محققان موارد سالانه از كار افتادگي كبد در اثر مصرف استامينوفن از 28 درصد در سال 1998 به 51 درصد در سال 2003 افزايش يافته است. كارشناسان مي‌گويند اعمال محدوديت بر فروش اين دارو در انگلستان به كاهش موارد از كار افتادگي كبد در اين كشور كمك كرده است.
گروه مطالعه از كارافتادگي حاد كبد در آمريكا، كه با شركت پژوهشگران از دانشگاه‌هاي مختلف اين كشور تشكيل شد، داده هاي 662 بيمار كه در فاصله سال هاي 1998 تا 2003 به خاطر ازكارافتادگي حاد كبد بستري و درمان شده بودند را تجزيه و تحليل كرد.از ميان 275 موردي كه به مصرف استامينوفن مربوط مي شد، 48 درصد آنها غيرعمدي، 44 درصد ناشي از تلاش براي خودكشي و باقي نامعلوم بود.معلوم شد افرادي كه دچار مسموميت غيرعمدي شده بودند چندين داروي مختلف كه حاوي استامينوفن بوده است را مصرف كرده‌اند. محققان دريافتند كه مصرف 10 گرم استامينوفن در روز - معادل 20 قرص 500 ميلي گرمي - مي‌تواند باعث از كار افتادن كبد شود.

استامينوفن و آسم
در پژوهشي كه از سوي موسسه ملي پژوهشي آزمايشي بهداشت و تغذيه دانشگاه ناتينگهام انگليس صورت گرفته است، محققان دريافتند كه مصرف دائم و بدون تجويز مسكن استامينوفن، خطر ابتلا به آسم و بيماري مزمن گرفتگي ريوي را افزايش داده و در صورت مصرف روزانه باعث آسيب فعاليت ريه‌ها مي‌شود.
پژوهشگران حدود 13 هزار و 500 آمريكايي را طي سال‌هاي 1988 تا 1994 از نظر ميزان مصرف آسپرين، استامينوفن و ايبوپروفن مورد مطالعه قرار دادند. به گفته اين محققان، مصرف ميزان بالاي استامينوفن ميزان آنتي‌اكسيدان <گلوتاتيون> را در بافت شش‌ها كاهش مي‌دهد كه اين امر منجر به آسيب ريه و بروز بيماري‌هاي تنفسي و آسم مي‌شود. در اين مطالعات در مورد ساير مسكن‌ها از جمله آسپرين و ايبوپروفن اين نتايج به دست نيامد.

مصرف بيش از حد
مصرف بيش از حد استامينوفن سبب تهوع، استفراغ، تعريق و خستگي مي‌شود. استامينوفن نبايد بيش از 4 گرم 4000(ميلي گرم) در 24 ساعت مصرف شود، چون ممكن است به كبد صدمه بزند.در صورتي‌ كه‌ به‌ مصرف‌ بيش‌ از حد استامينوفن‌ شك‌ كرديد، حتي‌ در صورت‌ عدم‌ وجود هرگونه‌ علامت‌ مسموميت‌ از اورژانس‌ تقاضاي‌ كمك‌ كنيد. درمان‌ مسموميت‌ بايد هرچه‌ زودتر آغاز شود. در صورتي‌ كه‌ درمان‌ مصرف‌ بيش‌ از حد‌ ‌استامينوفن‌ ظرف‌ 24 ساعت‌ اول‌ آغاز نشود، ممكن‌ است‌ نتوان‌ از آسيب‌ كبدي‌ يا‌ ‌مرگ‌ جلوگيري‌ كرد‌.

تداخل دارويي
استامينوفن ممكن است با داروهاي ديگر تداخل پيدا كند. در اين حالت ممكن است اثر يك يا هر دو دارو تغيير كند يا عوارض جانبي داروها تشديد شود.
از جمله داروهايي كه با استامينوفن تداخل دارند، مي‌توان به الكل، ضد التهاب‌هاي‌‌ غيراستروئيدي (مانند آسپرين بروفنو ... ) داروهاي ضدبارداري خوراكي، فني توئين ، وارفارين ، كلستيرامين، ايزونيازيد و زيدو وودين اشاره كرد
. براي جلوگيري از بروز عوارض بهتر است قبل از استفاده همزمان استامينوفن با ديگر داروهاي تجويز شده و يا بدون نسخه با يك پزشك مشورت كنيد.

توصيه‌هاي آخر
فقط‌ به‌ مقدار توصيه‌ شده‌ توسط‌ پزشكتان‌ استامينوفن‌ مصرف‌ كنيد‌.
‌برچسب‌ روي‌ دارو را بخوانيد و از دستوراتش‌ پيروي‌ كنيد‌.
‌استامينوفن را نبايد بيش از 10 روز 5( روز در بچه ها) براي تسكين درد و بيش از سه روز براي كاهش تب استفاده كنيد البته اگر با دستور پزشك باشد، مجاز هستيد.
شياف‌هاي استامينوفن‌ را در يك‌ جاي‌ خنك‌ نگا ه‌ داريد،‌ ‌ولي‌ شياف‌ و انواع‌ مايع‌ استامينوفن‌ (قطره‌ و شربت‌) را منجمد نكنيد‌.
سيگار ممكن است با اثر استامينوفن تداخل كند. سيگاري ها ممكن است به مقادير بيشتري از دارو نياز داشته باشند اما نبايد بيش از ميزان توصيه شده روزانه مصرف كنند.
استامينوفن‌ را دور‌ ‌از دسترس‌ كودكان‌، دور از حرارت‌، نور مستقيم‌ و حرارت‌ مرطوب‌ نگاه‌ داريد (در‌ ‌چنين‌ شرايطي‌ استامينوفن‌ فاسد مي‌شود.)
اگر استامينوفن‌ را به‌ سبب‌ درد، تب‌ يا گلودرد مصرف‌ مي‌كنيد در صورت باقي ماندن علائم يا بدتر شدن آنها با پزشك تماس بگيريد. از دو تركيب حاوي استامينوفن به طور همزمان استفاده نكنيد.
افرادي كه به مقدار زياد الكل مصرف مي كنند بايد حتي الامكان از مصرف اين دارو پرهيز كنند چون مصرف همزمان الكل و استامينوفن خطر آسيب كبدي را به دنبال دارد.
استامينوفن‌ تاريخ‌ گذشته‌ را دور از دسترس‌ كودكان‌ در توالت‌ دور‌ ‌بريزيد‌.‌ استامينوفن نتايج برخي از آزمايش‌هاي پزشكي را تغيير مي دهد بنابراين بايد مصرف آن را چند روز قبل از آزمايش مورد نظر قطع كرد.
برچسب‌ روي‌ ساير داروهاي‌ بدون‌ نياز به‌ نسخه‌ را بخوانيد تا مطمئن‌ شويد كه‌ در آنها استامينوفن‌ يا دارويي‌ كه‌ با استامينوفن‌ تداخل‌ كند، وجود نداشته‌ باشد‌.
هر فردي كه بيشتر از 3 نوشيدني الكلي در روز مي نوشد، افرادي كه بيماري كبدي يا كليوي و يا عفونت كبدي دارند و زنان باردار يا شيرده بايد تحت نظر پزشك استامينوفن مصرف كنند
 

مطالب جالب خواندنی

استان خواندنی “تردید در عمل”

مبلغ اسلامی بود . در یکی از مراکز اسلامی لندن.

عمرش را گذاشته بود روی این کار تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود

و کرایه را می پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد .

می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه !

آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …

گذشت و به مقصد رسیدیم .

موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم .

پرسیدم بابت چی ؟

گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم

اما هنوز کمی مردد بودم .

وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .

با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم .

فردا خدمت می رسیم

تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .

من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم …

 

داستان جالب “فحش دل نشین ” !

دوستی تعریف میکرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور شدم به بروجرد بروم… هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم… وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم……. به سمت راست گرفتم ، موتوری هم به راست پیچید… چپ، موتوری هم چپ… خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی موتور پرت شد تو رودخونه… وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم پایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده… با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده …
مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم… در همین حال زیر چشمی هم نیگاش میکردم،… باحیرت دیدم چشماش را باز کرد … گفتم این حقیقت نداره… رو کردم بهش و گفتم سالمی…؟ با عصبانیت گفت: ” په چونه مثل یابو رانندگی موکونی…؟ ” با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم… گفتم آقا تورو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده…. یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده ؟ شی موی تو ؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو پوشیدم سینم سرما نخوره …. !!!

 

داستان آموزنده “پند سقراط”

روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:”در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.” سقراط گفت:”چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت :”خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.” سقراط پرسید:”اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟” مرد گفت:”مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.” سقراط پرسید:”به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟” مرد جواب داد:”احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.”سقراط گفت:”همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به اوطبیب روح و داروی جان رساند. 
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است

بد لباس ترین مرد ثروتمند جهان کیست ؟

 

http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/5/21/184859_236.jpg

 

به باورعمومی ثروتمندان هیچ مشکلی از بابت خرید لباسهای مارک دارو گران قیمت ندارند و این بیشترافراد طبقه متوسط هستند که برای خرید البسه مورد نظرشان با مشکلات مالی مواجه می شوند.
اما مجله جی کیو در تازه ترین شماره اش یکی از ثروتمندترین مردان جهان را برای این عنوان برگزیده است . مارک زاکربرگ موسس ۲۷ ساله سایت اجتماعی فیس بوک به انتخاب این مجله در حالی بد لباس ترین مرد جهان شناخته شده که مجله تایم در سال قبل اورا به عنوان شخصیت برگزیده سال انتخاب کرد.

این مجله درباره انتخاب زاکربرگ برای این عنوان نوشت:«شاید برخی از افرادی که در دنیای مجازی به ثروتهای هنگفتی رسیده اند ، گردانندگان واقعی دنیا باشند اما تست آی کیو آنها در دنیای مد اصلا نمره بالایی ندارد و لباسهایی که می پوشند برای کل بشریت خجالت آور است !»

یکی از مشهورترین کج سلیقگی های زاکربرگ که ثروت او حداقل ۱۸ میلیارد دلار تخمین زده می شود، زمانی بود که برای مصاحبه ای در شبکه ای بی سی با شلوار جین پاچه تا زده و دمپایی آدیداس مقابل دوربین ظاهر شد!

از دیگر بد لباسهای مشهور جهان با مشخصاتی مشابه باید به هاوارد استرینگر مدیرشرکت سونی و بیل گیتس موسس شرکت مایکروسافت اشاره کرد.

شون فنسی سردبیر مجله جی کیو درباره جزییات این انتخاب گفت :«انتخاب ما بر این اساس ساده پوشی واولویت داشتن لباسهای ارزان قیمت شان نبود، بلکه عدم تناسب لباسها و ناهمخوانی شان در این رده بندی مد نظر قرار گرفت ؛وگرنه زاکربرگ قطعا مشکل خیاط ندارد و اگر اراده کند می تواند شرکت Savile Row را یکجا با تمام خیاطهایش بخرد !»

مجله ی داستان های خواندنی

یک روایت تکان دهنده

مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی، این روایت را نقل کردند: روزی فردی آمد خدمت امام معصوم و به ایشان عرض کرد: اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند، عاقبتش چگونه خواهد بود؟ امام در پاسخ به وی فرمودند: خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود. آن مرد دو مرتبه پرسید: اگر مریض نشد چه؟ امام مجدد فرمودند: خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا او را اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفاره ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد، کفاره ی گناهان دوست ما باشد. آن مرد گفت: اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه؟! امام فرمودند: خداوند همسر بدی به او می دهد تا آزار های آن همسر بد، کفاره ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید. باز هم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت: و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟ امام فرمودند: به کوری چشم تو! ما او را شفاعت خواهیم کرد.

 

 

“قدرت بیان”

 

جان دوست صمیمی جک در سر راه مسافرتشان به منهتن

پس از سفارش صبحانه در رستوران به جک گفت:

یک لحظه منتظر باش می روم یک روزنامه بخرم.

پنج دقیقه بعد، جان با دست خالی برگشت.

در حالی که غرغر می کرد، با ناراحتی خودش را روی صندلی انداخت.

جک از او پرسید: چی شده؟

جان جواب داد: به روزنامه فروشی رو به رو رفتم. یک روزنامه صبح برداشتم

و ده دلار به صاحب دکه دادم. منتظر بقیه پول بودم،

اما او به جای این که پولم را برگرداند، روزنامه را هم از بغلم در آورد.

به من گفت الان سرم خیلی شلوغ است و نمی توانم برای کسی پول خرد کنم.

فکر کرد من به بهانه خریدن یک روزنامه می خواهم پولم را خرد کنم.

واقعم عصبانی شدم. جان در تمام مدت خوردن صبحانه از صاحب روزنامه فروشی

شکایت می کرد و غر می زد که او مرد بی ادبی است.

 

جک در حالی است که دوستش را دلداری می داد، حرفی نمی زد.

بعد از صبحانه به جان گفت که یک لحظه منتظر باشد

و بعد خودش به همان روزنامه فروشی رفت …

وقتی به آنجا رسید، با لبخندی به صاحب روزنامه فروشی گفت: آقا، ببخشید، اگر ممکن است کمکی به من کنید. من اهل اینجا نیستم. می خواهم نیویورک تایمز بخرم اما پول خرد ندارم. فقط یک ده دلاری دارم. معذرت می خواهم، می بینم که سرتان شلوغ است و وقتتان را می گیرم.

صاحب روزنامه فروشی در حالی که به کارش ادامه می داد یک روزنامه به جک داد و گفت: بیا، قابل نداره. هر وقت پول خرد داشتی، پولش را به من بده.

وقتی که جک با غنیمت جنگی اش برگشت، جان در حالی که از تعجب شاخ در آورده بود پرسید: مگر یک نفر دیگر به جای صاحب روزنامه فروشی در آنجا بود ؟
جک خندید و به دوستش گفت: دوست عزیزم، اگر قبل از هر چیز دیگران را درک کنی، به آسانی می بینی که دیگران هم تو را درک خواهند کرد ولی اگر همیشه منتظر باشی که دیگران درکت کنند، خوب، دیگران همیشه به نظرت بی منطق می رسند. اگر با درک شرایط مردم از آنها تقاضایی بکنی، به راحتی برآورده می شود.

 

 

“غرور بیجا”

یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد.
در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد. بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت.
باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند. شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد.
ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می گفت: “اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت، که فراموش کنی نشانه حیاتت من بودم!!!”

 

 

“حیای یک سگ”

 

مرحوم آقاى بلادى فرمود یکى از بستگانم که چند سال در فرانسه براى تحصیل توقف داشت، در مراجعتش نقل کرد که:
در پاریس خانه اى کرایه کردم و سگى را براى پاسبانى نگاه داشته بودم، شبها درب خانه را مى بستم و سگ نزد در مى خوابید و من به کلاس درس مى رفتم و برمى گشتم و سگ همراهم به خانه داخل مى شد. شبى مراجعتم طول کشید و هوا هم به سختى سرد بود به ناچار پشت گردنى پالتو خود را بالا آورده، گوشها و سرم را پوشاندم و دستکش در دست کرده صورتم را گرفتم، به طورى که تنها چشمم براى دیدن راه باز بود، با این هیئت درب خانه آمدم تا خواستم قفل در را باز کنم سگ زبان بسته چون هیئت خود را تغییر داده بودم و صورتم را پوشیده بودم، مرا نشناخت، به من حمله کرد و دامن پالتوی مرا گرفت.
من فورا پشت پالتو را انداختم وصورتم را باز کرده، صدایش زدم تا مرا شناخت. با نهایت شرمسارى به گوشه اى از کوچه خزید. در خانه را باز کردم و هرچه اصرار کردم داخل خانه نشد. به ناچار در را بسته و خوابیدم. صبح که به سراغ سگ آمدم دیدم مرده است، دانستم از شدت حیا جان داده است…
اینجاست که باید هر فرد از ما به سگ نفس خود خطاب کنیم که چقدر بى حیاییم، راستى که چرا از پروردگارمان که همه چیزمان از او است حیا نمى کنیم، و ملاحظه حضور حضرتش را نمى نماییم؟؟

 

 

“مارها و قورباغه ها

 

مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغه ها علیه مارها به لک لکها شکایت کردند لک لکها چندی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه ها از این حمایت شادمان شدند طولی نکشید که لک لکها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها قورباغه ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند عده ای از آنها با لک لکها کنار آمدند و عدهای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند مارها بازگشتند ولی اینبار همپای لک لکها شروع به خوردن قورباغه ها کردند حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شدهاند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده اند ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است ! اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان !؟

 

 

“عابد و ابلیس”

 

 

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند :

فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند !

عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند…

ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت :

ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!

عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد…

مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد

و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.

ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم،

تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است،

به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛

با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است …

 

عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم

و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت…

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت ،

روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود!

خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت …

باز در همان نقطه ، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟!

عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم !

ابلیس گفت : زهی خیال باطل ، به خدا هرگز نتوانی کند !!!

باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!

عابد گفت : دست بدار تا برگردم !

اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!!

ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی

و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛

ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی …

 

 

“امتحان وزیران”

 

یکی از روزها، پادشاه سه وزیرش را فراخواند

و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند :

از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود

و اینکه این کیسه ها را  برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند.

همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند

و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند…

 

وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند !

وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات

را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد…

اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد

و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند،

پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود

و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود…

و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد

کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود !!!

روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند

و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد،

سه وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند…!!!

شما کیسه خود را چگونه پر می کنید …؟!!


دعا های دلنشین کودکانه  

 
دعاهای زیر از کتاب  سومین جشنواره بین‌المللی "دستهای کوچک دعااست. این جشنواره سه سال است که در تبریز برگزار می‌شود و دعاهای بچه‌های دنیا را جمع ‌آوری می‌کند و برگزیدگان را به تبریز دعوت و به آنها جایزه می‌دهد. دعاهایی که می‌خوانید از بچه‌های ایران است.
لطفاً آمین بگوئید:
آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد! 
(تاده نظر‌بیگیان / ۵ ساله)


خدای مهربانممن در سال جدید از شما می‌خواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! 
(نسیم حبیبی / ۷ ساله)


ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا می‌کنم. از تو می‌خواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاه‌ها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را می‌خواهم می‌گوید بازار آرایشگاه خوب نیست! 
(فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)


خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! 
(سوسن خاطری / 9 ساله)

 

خدایا! یک جوری کن یک روز پدرم من را به مسجد ببرد. 
(کیانمهر ره‌گوی / 7 ساله)


خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! 
(الناز جهانگیری / 10 ساله)


آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدی‌هایی را که من جمع می‌کنم از من می‌گیرند و به بچه‌ آنهایی می‌دهند که به من عیدی می‌دهند! 
(سحر آذریان / ۹ ساله)


بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا! از تو می‌خواهم که برادرم به سربازی برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراری است. مادرم هی غصه می‌خورد و می‌گوید کی کارت پایان خدمت می‌گیری؟ 
(حسن / 8 ساله)

 

ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! 
(شاهین روحی / 11 ساله)

 

خدایا! کاری کن وقتی آدم‌ها می‌خوان دروغ بگن یادشون بره! 
(پویا گلپر / 10 ساله)

 

خدا جون! تو که اینقدر بزرگ هستی چطوری میای خونه ما؟ دعا می‌کنم در سال جدید به این سؤالم جواب بدی!
(پیمان زارعی / 10 ساله)

 

خدایا! یک برادر تپل به من بده!! 
(زهره صبورنژاد / 7 ساله)


 
خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو می‌خواهم که به پدر و مادر همه بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم...
(مهسا فرجی / 11 ساله)


دلم می‌خواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژله‌ای بزنم! 
(روشنک روزبهانی / 8 ساله)

 

خدایا! شفای مریض‌ها را بده هم چنین شفای من را نیز بده تا مثل همه بازی کنم و هیچ‌کس نگران من نباشد و برای قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشتهباشد و شفای همه ما را بدهد. الهی آمین. 
(مهدی اصلانی / 11 ساله)


خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم! 
(مینا امیری / 8 ساله)


خدایا! تمام بچه‌های کلاسمان زن داداش دارند از تو می‌خواهم مرا زن دادش دار کنی! 
(زهرا فراهانی / 11 ساله)


ای خدای مهربان! من سالهاست آرزو دارم که پدرم یک توپ برایم بخرد اما پدرم بدلیل مشکلات نتوانسته بخرد. مطمئن هستم من امسال به آرزوی خودم می‌رسمخدایا دعای مرا قبول کن... 
(رضا رضائی طومار آغاج / 13 ساله)

 

ای خدای مهربان! من رستم دستان را خیلی دوست دارم از تو خواهش می‌کنم کاری کنی که شبی او را در خواب ببینم! 
(شایان نوری / 9 ساله)


خدایا ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلم‌مان هم مرا بوس کند
)امیرحسام سلیمی / 6 ساله)


خدیا! دعا می‌کنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر رفتگران خسته نشوند!
(فاطمه یارمحمدی / 11 ساله)


ای خدا! من بعضی وقت‌ها یادم می‌رود به یاد تو باشم ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود! 
(شقایق شوقی / 9 ساله)


خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونه‌ها را می‌زدیم و فرار می‌کردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون من امسال دیگه این کار رو نمی‌کنم! 
(دلنیا عبدی‌پور / 10 ساله)


آرزو دارم بجای این که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم می‌فهمیدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و این قدر ایراد نمی‌گرفتند!
(هدیه مصدری / 12 ساله)

 

خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!( می‌خوان دعامی‌کنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! 
(باران خوارزمیان / 4 ساله)


خدایا! برام یک عروسک بده. خدایابرای داداشم یک ماشین پلیس بده! 
(مریم علیزاده / 6 ساله)


خدایا! می‌خورم بزرگ نمیشم! کمکم کن تا خیلی خیلی بزرگ شوم! 
(محمد حسین اوستادی / 7 ساله)


خدایا! من دعا می‌کنم که گاو باشم! و شیر بدهم تا از شیر، کره، پنیر و ماست برای خوراک مردم بسازم! 
(سالار یوسفی / 11 ساله)

 

من دعا می‌کنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قیامت به بهشت بروند. 
(المیرا بدلی / 11 ساله)

 

خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا می‌کنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم! 
(نیشتمان وازه / 10 ساله)


اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول می‌زنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند! 
(عاطفه صفری / 11 ساله)


خدای مهربان! من یک جفت کفش می‌خواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق کند مرسی خدایا! 
(رویا میرزاده / 7 ساله)